به گزارش "ورزش 1379"، اولین حضور بنیتس در ال‌کلاسیکو در حالیست که تیمش در آمادگی کامل به سر نمی‌برد.


رئال مادرید

شاگردان رافا بنیتس، با وجود شروع بسیار خوب در لیگ، نتوانستند فرم خوبشان را حفظ کرده و کم کم دچار افت شدند. در حال حاضر آنها با 3 امتیاز اختلاف نسبت به بارسلونا در رده ی دوم جدول قرار گرفته اند و انگیزه‌های ویژه ای برای این دیدار خانگی دارند.رئال پس از مدت‌ها، تمامی ستاره‌های خود را برای این دیدار در اختیار خواهد داشت. مشکل مصدومیت بیل و بنزما به طور کامل برطرف شده، راموس و خامس رودریگس نیز برای این بازی مشکلی ندارند و انتظار می‌رود که فیکس باشند. رئال در 5 بازی اخیر خود در تمامی رقابت‌ها، 1 شکست، 3 پیروزی و 1 تساوی به دست آورده است. شکست آنها به دیدار پیشین مقابل سویا باز می‌گردد که ممکن است از لحاظ روحی این تیم را با مشکل روبرو کند.


بارسلونا

شاگردان لوئیس انریکه مارتینز با کسب 27 امتیاز از 11 بازی خود، در صدر جدول لالیگا قرار گرفته اند. آنها در 5 بازی اخیر خود، 4 پیروزی و 1 شکست کسب کرده و در فرم خوبی قرار دارند. یکی از معضلات بارسا در این فصل، مصدومیت‌ها بود که البته مشکل بزرگ آنها برای این بازی حل شده است. لیونل مسی، پس از حدود 2ماه، شرایط بازی کردن را پیدا کرده و احتمالا مقابل رئال بازی خواهد کرد ولی فیکس بودن او قطعی نیست. با این حال، رافینیا و داگلاس به دلیل مصدومیت قادر به همراهی آبی اناری ها نخواهند بود و احتمال غیبت ایوان راکیتیچ نیز وجود دارد. خاویر ماسکرانو، محرومیت 3 جلسه ای اش را پشت سر گذاشته و در صورت غیبت راکیتیچ، در خط میانی به کار گرفته خواهد شد. در 5 دیدار اخیر انجام شده بین دو تیم، سهم بارسلونا 3 پیروزی و سهم رئال دو پیروزی بوده و نکته مثبت در این میان، مساوی نشدن بازی‌هاست.

ترکیب اصلی:

به گزارش "ورزش1379"، در اینجا به بررسی وضعیت سربازان تراکتورسازی خواهیم پرداخت.

محمدرضا اخباری؛  سرمایه سایپایی‌ها، سرباز تراکتور

این گلر جوان امسال خودش را سرباز کرد و از سایپا یعنی جایی که به فوتبال کشور معرفی شد به تراکتورسازی آمد او ماه‌های اول خدمتش را در این تیم سپری می‌کند و تا اینجای کار عملکرد خوبی از خود نشان داده و جزو سربازان تاثیرگذار سرخپوشان تبریزی است. لازم به ذکر است این بازیکن تنها ملی‌پوش حال حاضر تراکتور است.

شجاع خلیل‌زاده؛  سرباز 2 گله

دفاع وسط ملی‌پوش سپاهانی‌ها فصل پش به همراه علی حمودی با ابطال کارت پایان خدمتش راهی تبریز شد، او بعد از یکسال محرومیت در اولین بازی که به میدان رفت 2 گل زد تا اینگونه اشتیاق خود را نشان دهد.

علی حمودی؛  جدا شده از جمع زردپوشان

دفاع ـ هافبک راست حال حاضر تراکتور دوران بسیار درخشانی را در استقلال سپس سپاهان گذراند اما سرنوشتی شبیه به خلیل‌زاده پیدا کرد و برای گذراندن خدمت سربازی لباس تراکتور را برتن کرد. 

شاهین ثاقبی؛  پدیده ملوان در تبریز

هافبک حال حاضر تراکتورسازی در ملوان بود که تبدیل به یک پدیده شد و با بازی‌های خوبش در 2 فصل پیش نام خود را بر سر زبان‌ها انداخت او که فصل پیش به جمع سرخپوشان تبریزی اضافه شد تا پایان این فصل سرباز تراکتور است. شاهین تنها ملی‌پوش امید تراکتورسازان نیز هست.

سعید آقایی؛  اتمام سربازی در هجدهم مهرماه

این بازیکن دیگر سرباز نیست و هجدهم مهرماه تاریخ پایان خدمتش بود و در حالی که باید به گسترش فولاد برمی‌گشت در تراکتورسازی ماند و سمت چپ این تیم را بیمه کرد وضعیت نهایی این بازیکن برای ماندن در تراکتور یا رفتن به گسترش نیم فصل مشخص خواهد شد.

بختیار رحمانی؛  ستاره فولادی‌ها آقای گل تراکتور

رحمانی را می‌توان بدشانس‌ترین بازیکن لیگ سیزدهم دانست، بازیکنی که به محض بازگشت از جام‌جهانی از باطل شدن کارت پایان خدمتش مطلع شد و چند روز بعدش نیز رباط صلیبی پاره کرد و بدین ترتیب یک فصل را کامل از دست داد و از ابتدای لیگ چهاردهم پیراهن تراکتورسازی را بعد از سال‌ها حضور در فولاد برتن کرد و توانست همانند دوران حضورش در خوزستان بدرخشد تا جایی که الان آقای گل تراکتوری‌هاست، سربازی این بازیکن نیم فصل تمام و بازیکن آزاد محسوب می‌شود. بختیار که بازیکن ملی‌پوش بود فعلا از حضور در تیم‌ملی منع شده و امیدوار است با پایان سربازی‌اش دوباره بتواند به تیم‌ملی کمک کند. 

احمد عبدالله‌زاده؛  بازگشت به فولاد در نیم فصل

دومین فولادی حاضر در تراکتورسازی است، بازیکنی که فصل گذشته سربازی‌اش را در تیم نیروی زمینی سپری کرد و امسال برای ادامه خدمتش به تراکتورسازی آمد سربازی این بازیکن هم به احتمال نیم فصل تمام است و می‌تواند به فولاد برگردد. این بازیکن جوان که ملی‌پوش شده بود و تازه داشت اوج می‌گرفت که سرباز شد.

سامان نریمان‌جهان؛  انتقال از تیم دوم به تیم اول تبریز

هافبک بازیساز تراکتور برای گذراندن دوره سربازی از گسترش فولاد به این تیم آمد، او در گسترش فولاد هم عملکرد خوبی داشت اما در جمع سرخپوشان بیشتر به چشم آمد. پارسال گل‌های حساسی زد و پاس گل‌های زیادی زد. او امسال خیلی از بازی‌ها را به دلیل مصدومیت از دست داد ولی در حال حاضر آماده بازی کردن شده است. سربازی او هم همانند آقایی تمام شده است و اگر بخواهد برای نیم فصل دوم هم در جمع تراکتوری‌ها بماند باید از گسترشی‌ها مجوز بگیرد. 

سروش رفیعی؛  سومین سرباز فولادی

او در کنار دو هم‌تیمی‌اش یعنی بختیار و عبدالله‌زاده سومین فولادی سابق تراکتور است، این بایزکن که یکی از خوب‌های فولاد بود در تراکتورسازی نیز روزهای خوبی را می‌گذراند، البته همانند عبدالله‌زاده و شجاع به دلیل مشکلی که سربازها درگیر آن هستند نمی‌تواند تیم‌ملی را همراهی کند. 

فرید بهزادی کریمی؛  پایان خدمت و بازگشت به صبا

سربازی این بازیکن شهریورماه تمام شد اما مسوولان تراکتور برگه ترخیص او را ندادند. بنابراین وی هفته پیش بود که به جمع صبایی‌ها پیوست. او که از بازیکنان خوش اخلاق تراکتور بود از لحاظ فنی نیز چیزی برای این تیم کم نگذاشت و خاطرات خوبی در ذهن پرشورها باقی گذاشت ولی از آنجایی که علی دایی و صبای قم به او نیاز داشتند به تیمی که با آن قرارداد داشت رفت.

محمد پوررحمت‌الله؛ حضور در ملوان در لیگ پانزدهم

این بازیکن همراه شاهین ثاقبی از ملوان به تراکتورسازی آمد تا سربازی‌اش را در این تیم بگذراند. فرصت بازی کردن به وی خیلی در این تیم نرسیده و فقط فصل گذشته در چند بازی آسیایی و یکی، دو بازی لیگ و جام‌حذفی به میدان رفت. او با ملوان قرارداد دارد و در پایان فصل و با اتمام سربازی‌اش باید به این تیم بازگردد.

‏به گزارش "ورزش 1379"، بنیتو فلورو مربی تیم‌ملی کانادا که تجربه مربیگری در کشورهای مراکش، ‏مکزیک، اکوادر و ژاپن را پشت سر گذاشته و علاوه  بر آن در تیم‌های باشگاهی‌ مشهور اروپای مثل ‏رئال‌مادرید و آلباسته  را برعهده داشته است. با او درباره ال‌کلاسیکو و مسائل روز فوتبال اروپا به ‏صحبت نشستیم. اما موضوعی که جالب و قابل توجه به نظر می‌رسد این است که ایشان در سال 2008 از ‏فدراسیون ایران پیشنهاد کار در تیم‌ملی را دریافت کرده است.‏
او با مهدی غفاری روزنامه‌نگار ایرانی ساکن کانادا گفت‌وگویی بسیار خواندنی انجام داده که قسمت دوم آن را در ادامه ملاحظه خواهید کرد. این مصاحبه ویژه را بخوانید و ویدئوی آن را تماشا کنید. این هدیه ما به ‏خوانندگان "ورزش سه" پیش از ال‌کلاسیکو است:


* مسی در هفته‌های اخیر مصدوم بوده و بارسلونا در این بازی‌ها توانست بازی‌های خود را ببرد و در ‏واقع نیمار و سوارز توانستند خوب بازی کنند. به نظر شما آیا حضور مسی در این بازی ضروری است یا ‏اینکه بارسلونا می‌تواند با این سیستم بازی کند و مشکلی برایشان ایجاد نخواهد شد؟

وقتی تیمی مسی، بازیکنی که جزو 5 بازیکن برتر روی کره زمین که تا حالا به دنیا آمده، را داشته باشد ‏و آماده باشد برای چه نباید از او استفاده نکنیم؟ به نظر من هیچ نکته مثبتی در عدم استفاده از این بازیکن ‏وجود ندارد. نکته‌ای که باید در نظر گرفته شود آن است که این بازیکن آماده است یا نه. اگر آماده نیست ‏که آن یک بحث دیگری است ولی اگر آماده است و شرایط بازی را دارد، به نظر من باید بازی کند.‏

‏* شما 2 نوبت در رئال مادرید کار کردید 2005 مدیرفنی و در فصل 94ـ93 و 93ـ92 هم به عنوان ‏سرمربی در این تیم حضور داشتید، شرایط کار کردن در این تیم چطور است؟

کار کردن در تیم‌هایی که رسانه‌ها روی آن تسلط دارند خیلی سخت و فشارها زیاد است. فشار در تیم‌های ‏کوچک زیاد است چه برسد به تیم‌های بزرگ. علت این فشارها هم آن است که عده‌ای نامحدود مدام در حال ‏نظر دادن در روزنامه، مجله، تلویزیون، رادیو و همه جا صحبت می‌کنند و فشارهای زیادی روی تیم وارد ‏می‌کنند. بنابراین شرایط در این زمان شرایط سختی است. ‏

‏* روند قرارداد بستن در تیم‌های بزرگ اروپایی به چه صورت است؟

در تیم‌های بزرگ بیشترین کار را مدیرعامل انجام می‌دهد حتی در زمینه عقد قرارداد با بازیکن، خیلی ‏وقت‌ها از مربی هم نظر می‌خواهد ولی بیشتر مواقع این خود اوست که با بازیکنان بزرگ قرارداد می‌بندد. ‏البته مدیرعامل در مورد پست بازیکن‌ها با سرمربی تیم مشورت می‌کند و از او درباره نقاطی که نیازمند ‏بازیکن هستی سوال می‌کند و براساس نیازهای تیم، بازیکن را جذب می‌کند. گاهی وقت‌ها تو نظرت را در ‏مورد پست بازیکن‌ها می‌دهی اما مدیرعامل کار خودش را انجام می‌دهد. در واقع این مدیرعامل‌ها هستند ‏که تصمیم‌گیری نهایی را برای جذب بازیکن انجام می‌‌دهند.‏

‏* انتخاب سرمربی در تیم‌های بزرگ دنیا به چه صورت است، گاها دیده می‌شود که یک مربی نتیجه ‏می‌گیرد اما او را از تیم اخراج می‌کنند و یک سرمربی در حد یک تیم بزرگ نیست اما او را استخدام ‏می‌کنند. نحوه این استخدام‌ها چگونه است؟

این هم باز مربوط به مدیرعامل تیم است. مدیرعامل می‌تواند با نظرخواهی از دوستان روزنامه‌نگار یا ‏بازیکنانی که در تیم حضور دارند یا از مربیان دیگر در تیم‌هایی که ارتباط دارد نظرخواهی کند. می‌تواند ‏حرف هیچ را گوش ندهد و کسی که خودش مدنظر دارد و به معیارهایی انتخابی‌اش نزدیک است را ‏انتخاب کند. ‏

‏* در مورد بازی رئال و رافائل بنیتس صحبت کنید. مقابل پاری سن ژرمن خیلی بد بودند و باید می‌باختند ‏اما بردند، بازی با سویا ناامیدکننده بودند و خیلی‌ها این تیم را می‌بینند می‌گویند که بهتر نمی‌شود و به ‏عنوان خاصی نخواهد رسید. به نظر شما شرایط این تیم تغییر خواهد کرد؟‏

مهمترین چیزی که در آخر می‌ماند عناوینی است که یک تیم کسب می‌کند و با افتخاراتشان شناخته می ‏شوند. بازی‌ها خیلی سریع برگزار می‌شود و در این خلال یک تیم خوب بازی می‌کند اما نتیجه خوبی کسب ‏نمی‌کند. گاهی یک تیم 4-3 بازی خوب است و در مورد آن خوب گفته می‌شود و همه در مورد آن 4-3 ‏بازی خوب صحبت می‌کنند و همه بازی‌های بعدی را با آن 4-3 بازی مقایسه می‌کنند. به نظر من رئال تا ‏الان خوب بوده و فرصت‌های گل زیادی را خلق کردند و گل‌های زیادی را زدند و جایگاهشان در جدول ‏جایگاه خوبی است. مربی می‌آید و نیاز به زمان دارد، این دوره باید طی شود. در حال حاضر شرایط ‏خوبی در رئال وجود دارد. من رافائل را می‌شناسم از وقتی کارش را شروع کرد آدم خیلی جدی و منظمی ‏است و تیم‌هایش هم اکثرا با سیستم 2ـ4ـ4 یا 1ـ3ـ2ـ4 بازی می‌کنند. حقیقتا فوتبال سنجیده‌ و خوبی را در ‏تیمش برنامه‌ریزی می‌کند.‏


‏* درباره رسانه‌ها و فشاری که آنها روی تیم‌ها وارد می‌کنند و رابطه‌هایشان با تیم‌ها و اینکه چه تاثیری ‏روی انتخاب بازیکن، عزل مربی، نتیجه بازی‌ها و ... دارند، صحبت کنید؟

در سال‌های اخیر رسانه‌ها قدرت زیادی پیدا کرده‌اند و وارد جریاناتی مثل بیزنس هم شده‌اند. با بازیکنان یا ‏مربیان یا حتی مدیرعامل رفاقت برقرار می‌کنند و گاهی وقت‌ها در مورد اشخاص مورد علاقه‌شان خوب ‏می‌نویسند و گاهی هم فرد مقابل دوستانشان را نقد می‌کند. در کل دنیا تنها یک رسانه وجود ندارد و بحث ‏دیگر رقابت رسانه‌های دیگر با هم هست و طبیعی است که هر کس می‌‌خواهد درباره بازیکن یا دوست ‏خودش را به تیم‌های دیگر معرفی کند.
‏
‏* فدراسیون اسپانیا بابت اینکه رسانه‌ها می‌توانند دخالت بسزایی در نقل و انتقالات داشته باشند هیچ کاری ‏انجام نمی‌دهد و هیچ دخالتی در این زمینه نمی‌کند؟ مثلا فدراسیون باید چکار کند؟در ایران رسانه‌ها به ندرت وارد چنین مسائلی می‌شوند و این موضوع از نظر عرف به شدت تقبیح ‏می‌شوند؟ ‏

روزنامه‌ها در اسپانیا مستقیما بازیکن را درون تیم قرار نمی‌دهند و آنها نظرات خودشان را بیان می‌کنند و ‏در مورد آن بازیکن مطلب می‌نویسند و عملا درباره آن بازیکن تبلیغ می‌کنند و در واقع جریاناتی به وجود ‏می‌آید که آن بازیکن به آن تیم معرفی می‌شود. ‏

‏* درست است؛ مطمئنا اینکار به طور مستقیم انجام نمی شود اما با مطالبی که می نویسند، به طور ‏غیرمستقیم روی حضور بازیکنان در ترکیب تاثیر می گذارند.‏

کلا مسئله نرمالی است و خیلی عجیب و غریب نیست. اجازه بدهید یک مثال برای تان بزنم. خود من ‏مدیربرنامه خاصی ندارم و آن فصلی که از آلباسته به رئال مادرید رفتم، روزنامه نگاری که رابطه خوبی ‏با باشگاه رئال داشت، بیشترین تاثیر را روی نظر مدیرعامل رئال داشت. در مورد نحوه بازی آلباسته با ‏رئالی ها صحبت کرد و آنها احساس کردند من می توانم در رئال موفق شوم. او به نوعی رئالی ها را ‏متقاعد کرد و من با این باشگاه قرارداد بستم. اما این کار برای او یک تجارت نبود و قرار نبود از این کار ‏پولی در بیاورد. من چند بار او را دیده بودم و با هم صحبت کرده بودیم اما رابطه خاصی بین ما نبود و ‏اینطور نبود که دوست صمیمی من باشد و بخواهد من حتما سرمربی رئال شوم. طبیعی است که مدیرعامل ‏باشگاه ها از بعضی ها نظرخواهی می کند و از آنها تاثیر می گیرند.‏

‏* در مورد هوادرای رئال صحبت کنید؛ آنهایی که به ورزشگاه می آیند، چه طور طرفدارانی هستند. ‏همیشه از بازیکنان حمایت می کنند یا اگر تیم نتیجه نگیرد، علیه آنها شعار می دهند.‏

می توانم بگویم که 80 درصد هواداری رئال، طرفداران کلاسیک این باشگاه هستند. اینها دوست دارند ‏همیشه تیم شان هجومی و خوب بازی کند و جنگنده باشند؛ چه در خانه و چه در بازی های خارج از خانه. ‏اینها دوست دارند نمایش تیم طوری باشد که بازی ها در ذهن شان بماند و تاثیرگذار باشد. در این شرایط، ‏حتی اگر تیم ببازد هم چندان ناراحت نمی شوند چون می دانند که تیم خوب بازی کرده است. معمولا گفته ‏می شود 7 بازیکن تیم باید بجنگند و بقیه باید بازیکنانی باشند که سرنوشت بازی را رقم بزنند. این چیزی ‏است که هوادارای رئال می خواهند. آنها دوست ندارند که تیم شان دفاعی بازی کند. آنها می خواهند تیم ‏هجومی کار کند و در زمین، چهره برتری نسبت به حریف داشته باشند. ‏

‏* آن 20 درصد دیگر چه خواسته ای دارند؟

آنها گروهی هستند که شاید خیلی تحت تاثیر بازی نباشند و بیشتر به آنچه رسانه ها می نویسند، توجه می ‏کنند. تعداد شان زیاد نیست و نمی توان خیلی عمومیت داد. در مجموع می توانم بگویم که به طور کلی ‏هوادارای رئال دوست دارند تیم شان هجومی بازی کند و تیم برتر میدان باشد. این چیزی است که ‏هوادارای رئال از تیم شان می خواهند. ‏

‏* در مورد مدیر عامل های رئال صحبت کنیم. زمانی که شما هدایت رئال را برعهده داشتید، رامون ‏مندوزا رئیس باشگاه بود. او چطور مدیرعاملی بود و با فلورنتینو پرس که اکنون مدیرعامل داشت، چه ‏تفاوت هایی داشت؟

بله، آن سالی که من سرمربی رئال شدم، رامون مندوزا در انتخابات ریاست باشگاه برنده شد. فلورنتینو ‏پرس در کمپین رقیب مندوزا بود. مندوزا آدم باهوشی بود اما بعد از چند سال، فلورنتینو پرس خودش ‏رئیس باشگاه شد. در مورد او چند نکته وجود دارد. اولین نکته ای که در مورد یک مدیرعامل مهم است، ‏این است که پول داشته باشد تا بتواند تعهداتش به بازیکنان و کارمندانش را انجام بدهد؛ پرس در این زمینه ‏عالی کار کرده است. نکته دوم استفاده از نام رئال مادرید برای کسب درآمد بیشتر برای بستن قرارداد با ‏بازیکنان بزرگتر است؛ پرس در این زمینه هم استثنایی بود.‏
نکته سوم که آن هم بسیار مهم است، این است که مدیرعامل نباید تنها به زمان حضور خود در باشگاه فکر ‏کند و باید به این نکته هم توجه داشته باشد که باشگاه را چگونه به نفر بعدی تحویل بدهد. از این هم نظر ‏هم اگر دقت کنیم، می بینیم که پرس در این مورد نیز عالی بوده. رئال در حال حاضر شرایط مالی بسیار ‏خوبی دارد، امکانات بسیار خوبی هم در اختیار دارد؛ می بینیم همه کارهایی که لازم بوده را او انجام داده ‏است. بحث دیگر، موضوع به خدمت گرفتن بازیکنان است. معمولا ستاره های تیم را مدیرعامل شخصا به ‏خدمت می گیرد. در این زمینه هم پرس خوب کار کرده و طبیعی است که تیم به تصمیمات او وابسته می ‏شود. اوست که سرمربی را انتخاب می کند و به طور کلی باشگاه براساس تصمیمات او پیش می رود. این ‏کارهایی است که هر مدیر عاملی باید انجام بدهد و پرس هم از این قاعده مستثنا نیست.‏

*این امکان وجود دارد که مدیر عامل در مورد ترکیب تیم نظر بدهد؛ مثلا بگوید که این بازیکن باشد یا ‏نباشد و یا حتی نظرش را تحمیل کند و بگوید حتما باید چنین تصمیمی بگیرد. آیا چنین اتفاقی ممکن است ‏در تیمی مانند رئال رخ بدهد؟

دو حالت وجود دارد؛ یکی اینکه مدیر عامل بگوید من می خواهم تیم اینطور باشد و این بازیکنان بازی ‏کنند که در این صورت، مربی تنها یک عروسک است. حالت دیگر این است که مدیر عامل جلسه ای با ‏مربی برگزار می کند و نظراتش را اعلام می کند. به نظرم این خوب هم هست؛ مثلا خود من دوست دارم ‏نظر مدیرعامل تیم را بدانم. دغدغه ها و نگرانی هایش را به من بگوید و من بدانم چه نظراتی دارد. در ‏مقابل من هم نظراتم را بگویم تا متوجه شرایط تیم بشود. من ترجیح می دهم با خودم صحبت کند زیرا اگر ‏با من صحبت نکند، مطمئنا با افراد دیگری صحبت خواهد کرد و این اتفاق خوشایندی نخواهد بود. صحبت ‏در مورد اینکه بازیکنی بازی کند یا بازی نکند، اتفاق می افتد. مثلا در همان دوره ای که در رئال بودم، ‏مدیر عامل یک بار به من گفت فلان بازیکن بازی نکند اما من قبول نکردم. گفتم دلیل این کار را بگو، چرا ‏نباید بازی کند. به نظر من یک بازیکن تنها زمانی نباید بازی کند که خوب تمرین نکرده باشد یا مشکل ‏خاصی داشته باشد یا دلیل موجهی وجود داشته باشد. وقتی هیچ کدام از این موارد وجود ندارد، باید بازی ‏کند. من نمی توانم بدون دلیلی موجه، بازیکنی را کنار بگذارم. اما تایید می کنم در فوتبال هر اتفاقی ممکن ‏است رخ بدهد.‏

اینکه هوادران چطور فکر می کنند یا رسانه ها چه نظری دارند، برای من اهمیتی ندارد. بازیکنی که در ‏طول هفته وظایفش را به خوبی انجام داد و خوب تمرین کرده باشد، باید بازی کند. آن بازیکن هم در آن ‏دیدار بازی کرد.‏


‏* تیم هایی مانند رئال پر از ستاره های بزرگ هستند و گاهی همه آنها در کنار هم بازی می کنند؛ مثل ‏دوره ای که رائول، زیدان، فیگو، بکام و ...بازی می کردند. یک مربی چطور می تواند شرایط را کنترل ‏کند. به هر حال ستاره ها دوست ندارند از آنها انتقاد شود یا در مقابل بعضی رفتارهای مربی تحمل کمتری ‏دارند؛ مثلا وقتی مربی سرشان فریاد می زند؛ یا بین خودشان رقابت وجود دارد مثلا بین گرت بیل و ‏رونالدو یا خامس با بازیکنی دیگر. چطور می توان این مجموعه را کنترل کرد و بین بازیکنان ارتباطی ‏برقرار کرد که متحد بمانند؟

بله، این بزرگترین چالشی است که یک مربی در تیمی مانند رئال می تواند وجود داشته باشد. واقعیت این ‏است که حسادت زیادی بین بازیکنان وجود دارد. از طرف دیگر، وقتی مطلبی در رسانه ها نوشته می ‏شود، این مسئله حادتر می شود. بازیکنان فوتبال معمولا بین 20 تا 30 سال دارند و نمی توان گفت که ‏خیلی شخصیت پخته ای دارند و می توانند بهترین تصمیم را بگیرند اما به هر حال باید این شرایط را ‏کنترل کرد اما واقعیت این است که کار بسیار سختی است. 
نکته این است که اگر شما بتوانید با 5 بازیکن ‏اصلی تیم که در بیشتر بازی ها در ترکیب اصلی حضور دارند، یک گروه متحد تشکیل بدهید که هم ‏ارتباط خوبی با هم داشته باشند و هم بتوانند سایر بازیکنان را کنترل کنند، شرایط آسان تر می شود. در ‏این صورت شما گروهی دارید که با توجه به اینکه نفرات اصلی تیم هستند، سایرین هم به آنها احترام می ‏گذارند و جو تیم به خوبی کنترل می شود. البته این کار، کار راحتی نیست اما اگر انجام شود، می توان ‏نتیجه خیلی خوبی گرفت. ‏

به گزارش "ورزش 1379"، سایت باشگاه آلکمار در خصوص جهانبخش نوشت: «او به عنوان یک پسر 19 ساله وارد هلند شد و در نایمخن رشد کرد. در طول 2 سالی که پیراهن این تیم را برتن داشت، بهترین بازیکن لیگ ژوپیر شد و در تابستان به باشگاه آلکمار پیوست. خریدی که می تواند بهترین خرید ممکن برای باشگاه شود.»
سایت آلکمار سپس مصاحبه بلند ملی پوش ایرانی را روی خروجی خود قرار داد. جایی که جهانبخش مدعی شد دیوید بکام فوتبال ایران است! 

در آستانه بازی کردن در انگلیس بودم

" بله این حقیقت دارد. خیلی نزدیک بود که به تیم برایتون بپیوندم. به آنجا رفتم، با باشگاه مذاکره کردم، شهر و استادیوم و کمپ تمرینی را بررسی کردم. به نظر خوب می‌آمد ولی من شک داشتم. صد در صد مطمئن نبودم که این کار، چیزی است که در ذهنم می‌خواستم. به نظرم انتقال به یک تیم دیگر، تصمیم بزرگی است. نباید شکی در آن وجود داشته باشد. وقتی آلکمار شرایط من را جویا شد، سریعا قانع شدم که به این باشگاه بپیوندم. اینجا یک باشگاه بزرگ در هلند است.




نام خانوادگی من در زبان هلندی بسیار سخت است

" واقعا هیچگاه نشنیده ام که کسی آن را درست تلفظ کند و بله، معمولا به اشتباه هم نوشته می‌شود. مخصوصا در 4 حرف پایانی. در زبان فارسی من نسبتا نام سختی دارم. در ایران، یک شخص محبوب دیگر با نام خانوادگی جهان‌بخش وجود دارد، بابک جهان بخش. او یک خواننده بسیار محبوب است و مورد علاقه من هم هست. من محبوب تر هستم یا بابک؟ واقعا نمی‌دانم. مردم برای فوتبال بیش از موسیقی اهمیت قائل هستند ولی او دنبال کننده های بیشتری نسبت به من در اینستاگرام دارد. البته از زمان افتتاح حساب کاربری اش نیز بیشتر از من سپری شده است.




ایرانی ها به حضور من در آلکمار افتخار می کنند
" من دوست دارم دیده شوم. دوست دارم بهترین بازیکن تیم ملی کشورم باشم و بخشی از تاریخش را رقم بزنم. چرا در اینستاگرام انقدر مشهورم؟ ابتدا به این خاطر که در تیم ملی بازی می‌کنم و ما در ایران در سال‌های اخیر، بازیکنی نداشته ایم که به یک تیم خوب اروپایی بپیوندد. این کاری بود که من انجام دادم، مخصوصا وقتی به آلکمار پیوستم که در لیگ اروپا در سال‌های اخیر عملکرد خوبی داشته است. ایرانی ها افتخار می‌کنند که من در این باشگاه بازی می‌کنم. خیلی از هموطنان من دوست دارند در اروپا بازی کنند ولی بیشترشان سر از باشگاه‌های قطری و اماراتی در میاورند.
بله من هم از واکنش ایرانی‌ها به عکس‌های من در اینستاگرام آلکمار هیجان زده می‌شوم. هم تیمی‌های من گاهی با من سر این موضوع شوخی می‌کنند. گاهی می‌بینم که هواداران ایرانی با هواداران هلندی درگیری لفظی پیدا می‌کنند. واکنش هموطنان من خیلی احساسی است. آنها باید باهوش تر باشند ولی این مسئولیت من نیست که این موضوع را به آنها بگویم. به این موضوع می‌خندم. بیشتر کامنت‌های آنها این است ''''''''فقط علیرضا''''''''و هواداران هلندی نیز در واکنش به آن کامنت می‌گذارند ''''''''فقط بی" یا ''''''''''''''''فقط گاس''''''''. اینستاگرام در کشور من در سال‌های اخیر به شدت محبوب شده است. خیلی از مردم از فیس بوک خارج شده اند و سراغ اینستاگرام آمده اند. دیوید بکام ایران؟ نه این طوری ها هم که می گویند نیست."


چپ، راست یا وسط، برای من فرقی نمی‌کند

" بیشتر بازی‌های تیم ملی من در سمت چپ بازی می‌کنم و در نایمخن در پست بال راست بازی می‌کردم. هم تیمی‌ام در تیم ملی، اشکان دژاگه، در سمت راست خیلی خوب کار می کند. او در بوندس لیگا بازی می‌کرد. خیلی برایم فرقی نمی‌کند که چه پستی بازی کنم. من راست پا هستم ولی با پای چپ هم می‌توانم شوت بزنم.

در طول دو سال آینده، بهترین بازیکن لیگ هلند خواهم بود
سال گذشته، با بهترین‌ها کار نمی‌کردم. جایزه بهترین بازیکن لیگ دو هلند را کسب کردم ولی این اولویت من نبود. من تنها روی عملکردم تمرکز دارم بنابراین می‌خواهم تعداد گل‌هایم را افزایش دهم. سطح لیگ هلند نسبت به سال گذشته بالاتر رفته است و فضای من برای انجام کارهای مطلوبم بیشتر شده است."

به گزارش "ورزش 1379"، طارمی، طارمی، طارمی و باز هم طارمی؛ مهاجم آماده این روزهای تیم ملی برخلاف هفته های ابتدایی در نقش یک گلزن برای تیمش ظاهر نمی شود و در شبی که گل سه امتیازی تیمش را به ثمر رساند البته انتقادات زیادی را پیش روی خود با توجه به فرصت سوزی هایش می بیند. طارمی اگر دقت می کرد می توانست در همین بازی تعداد گل های خود در جدول آقای گلی را دو رقمی کند و فاصله خوبی با دیگر گزینه ها بگیرد.

استادیوم: آزادی     تماشاگر: 9000
داور: اشکان خورشیدی   کمک داوران: سعید علی نژادیان و محمدرضا منصوری


پرسپولیس
سوشا مکانی، رضا نورمحمدی(C)، محسن بنگر، محمد انصاری، رامین رضاییان(حاتمی 84)، کمال کامیابی‌نیا، احمد نوراللهی(علیپور 72)، مهدی طارمی، محسن مسلمان، فرشاد احمدزاده(خالقی فر 84) و امید عالیشاه.
سرمربی: برانکو ایوانکوویچ

استقلال اهواز
پرویزکریمی، سیدعلی حسینی، سعید قزل، محمد اسماعیل نظری، مرتضی منصوری(علی هلیچی74)، فرزاد آشوبی، حسین بهرامی، شاهین مجیدی، محمد غلامی، رضا بهمیی(ساکی 50) و میلاد پاک پرور ( حمزه خضیراوی76) 
سرمربی: علی حنطه

اخطار:
حسین ساکی(56) از استقلال اهواز
کمال کامیابی‌نیا(81) - عالیشاه(89) از پرسپولیس

شرح گل

پرسپولیس1 - استقلال اهواز 0: (دقیقه 20، مهدی طارمی): روی یک حرکت عمقی، امید عالیشاه ضربه ناقصی به توپ زد که کریمی دفع ناقصی روی آن داشت و در نهایت مهدی طارمی با استفاده از توپ برگشتی و دروازه خالی استقلال خوزستان گل اول را به ثمر رساند.


شرح بازی:

پرسپولیس در روزی که می توانست یک پیروزی بزرگ برای خود رقم بزند فرصت ها را یکی بعد از دیگری از دست داد و در نهایت با اندوخته تک گل نیمه اول خود سه امتیاز این بازی را از آن خود کرد. برانکو ایوانکوویچ که از زمان شکل گرفتن تیمش بارها اعلام کرده بود که در کنار داوری های بحث دار، تیمش بابت نداشتن یک مهاجم گلزن مادرزاد ضربه دیده است در این بازی بارها شادی هایش توسط مهدی طارمی در نطفه خفه شد تا به دنبال کارهای تخصصی تری برای بهتر کردن مهاجمانش باشد. پرسپولیس با این پیروزی به رتبه هفتم جدول صعود کرد و استقلال اهواز نیز در انتهای جدول حضور یافت.


  
اتفاق ویژه:
اتفاق ویژه این بازی را می توان به هدر رفتن فرصت های متعدد گلزنی توسط مهاجمان پرسپولیس و خصوصا مهدی طارمی نامید. طارمی اگر  کمی باهوش عمل می کرد می توانست بار خود را برای آقای گلی در همین بازی برای کل فصل ببندد و البته بارها برابر دروازه و دروازه بان حریف ناکام ماند تا برانکو همچنان بابت نداشتن مهاجم تمام کننده ضربه بخورد.

بازیکن برتر:
شاید اگر می شد از تیم بازنده بازیکنی را انتخاب کرد پرویز کریمی گزینه برتر و بازیکن برتر این بازی بود. دروازه بان استقلال اهواز در روزی که تیمش زیر حملات حریف قرار داشت به کمک بی دقتی و واکنش های خوب خود مانع بزرگی برای برانکو و شاگردانش بود تا تنها یک بار دروازه اش باز شود. محسن مسلمان بارها با نگاه ویژه و پاس های دیدنی خود مهاجمان این تیم را در موقعیت های گلزنی قرار داد و در کنار مهدی طارمی که اگر کمی باتجربه تر و حریص تر بود می توانند جزو برترین بازیکنان این تیم لقب گیرند. مهدی طارمی اگر بی دقتی هایش در این بازی فاکتور گرفته شود با توجه به گل سه امتیازی اش و صعود به صدر جدول گلزنان لیگ پانزدهم به عنوان بازیکن برتر این دیدار شناخته می شود؛ البته اگر فرصت سوزی هایش فاکتور گرفته شود!

دقایق حساس

دقیقه 5: حرکت رامین رضاییان در سمت راست و ارسال مواج او در حالی که پرویز کریمی در ابتدا خروج اشتباهی داشت در نهایت با مهار او همراه بود تا توپ مستقیما وارد دروازه آبی پوشان نشود.
دقیقه 6: پاس عمقی عالیشاه درون محوطه جریمه به رضاییان و پاس کوتاه سرضرب مدافع راست پرسپولیس، پیش از اینکه به مهدی طارمی برسد توسط مدافعان استقلال دفع شد.
دقیقه 11: ارسال کرنر توسط محسن مسلمان و ضربه سر ناقص محسن بنگر خطری روی دروازه آبی پوشان نداشت و مدافعان استقلال توپ را از منطقه خطر دور کردند.
دقیقه 12: حرکت احمد نوراللهی درون محوطه جریمه و در نهایت پاس عرضی او برای مهدی طارمی با کنترل و البته پاس بد مهاجم ملی پوش پرسپولیس همراه بود تا این فرصت خود از دست برود.
دقیقه 22: حرکت هماهنگ شده عالیشاه و طارمی در نهایت با ضربه ناقص مهاجم جنوبی پرسپولیس همراه بود و پرویز کریمی برای دفع این توپ به دردسر نیفتاد.
دقیقه 25: ارسال محسن مسلمان و ضربه سر محسن بنگر می توانست گل دوم این تیم را به ارمغان بیاورد که توپ با اختلاف کمی به بیرون رفت و کریمی از کنار دروازه آغازگر بازی شد.
دقیقه 30: ضربه آرام مهدی طارمی از پشت محوطه جریمه به راحتی در دستان دروازه بان استقلال اهواز جای گرفت.
دقیقه 31: فرشاد احمدزاده در بهترین حالت ممکن صاحب فرصت شد و در حالی که فقط پرویز کریمی را پیش رو داشت ضربه اش را چیپ زد اما توپ با اختلاف کمی به بیرون رفت و بهترین فرصت برای رسیدن به گل دوم از دست رفت.
دقیقه 38: ارسال عمقی از سوی محسن مسلمان برای طارمی این بازیکن را در موقعیت گل زدن قرار داد که شوت سر ضرب و محکم این بازیکن را پرویز کریمی در دو مرحله دفع کرد.
دقیقه 48: فرار در عمق طارمی و ضربه او به تیرک عمودی برخورد کرد که در ادامه ضربه برگشتی را رضاییان به سمت دروازه توپ برگشتی را نواخت که پرویز کریمی آن را به کرنر فرستاد.
دقیقه 52: روی اشتباه مدافع استقلال اهواز، فرشاد احمدزاده صاحب توپ شد و با پیش روی پشت محوطه جریمه این تیم ضربه اش را با بی دقتی به بیرون فرستاد.


دقیقه 54: بار دیگر روی یک ضدحمله فرشاد احمدزاده صاحب توپ شد و در حالی که طارمی و عالیشاه را در کنار خود داشت توپش را فنی به سمت دروازه کریمی نواخت که به راحتی در اختیار دروازه بان استقلال اهواز قرار گرفت.
دقیقه 60: مهدی طارمی بعد از دریبلی زیبا و جا گذاشتن مدافع حریف با پرویز کریمی تک به تک شد اما در زدن ضربه آخر برابر دروازه بان استقلال اهواز ناکام ماند و توپش توسط کریمی دفع شد.
دقیقه 60: در اولین فرصت برای استقلال اهواز این تیم صاحب فرصت ارسال روی دروازه سرخپوشان شد که سوشا مکانی در خروجی ناقص در دو مرحله توپ را از آن خود کرد.
دقیقه 61: رامین رضاییان فرصت خوبی برای نوراللهی مهیا کرد و هافبک پرسپولیس از درون محوطه جریمه ضربه اش را نواخت که کریمی آن را دفع کرد.
دقیقه 61: ثانیه هایی بعد بار دیگر پرسپولیس ضاحب فرصت گل شد که اینبار رضاییان برابر کریمی ناکام ماند و دروازه بان استقلال اهواز زودتر از او توپ را مهار کرد.
دقیقه 66: مهدی طارمی بار دیگر صاحب فرصت شد و اینبار در حالی که می توانست به سمت دروازه پیش روی کند ضربه اش را سرضرب نواخت که توپ با اختلاف به بیرون رفت.
دقیقه 67: محمد غلامی در یکی از فرصت های خوب تیمش می توانست گل تساوی را برای این تیم به ثمر برساند که ضربه اش از درون شش قدم با برخورد به مدافع پرسپولیس یک کرنر نصیب اهوازی ها کرد.
دقیقه 69: رامین رضاییان از شش قدم و با ارسال احمدزاده صاحب فرصت سرزنی شد که ضربه اش را کریمی به شکلی زیبا مهار کرد تا نشان دهد اگر او امروز درون دروازه این تیم نتیجه غیر از یک بر صفر رقم می خورد.
دقیقه 70: بار دیگر ارسال روی دروازه و ضربه سر عالیشاه که راهی به دروازه نیافت و از جلوی پای طارمی هم عبور کرد و به اوت رفت.
دقیقه 74: ارسال احمدزاده از سمت راست روی پای مهدی طارمی با ضربه آکروباتیک ناقص این مهاجم همراه شد که توپ با اختلاف زیاد به بیرون رفت.
دقیقه 83: ضربه ایستگاهی به دست آمده برای استقلال اهواز را سید علی حسینی به بدترین شکل ممکن از دست داد.
دقیقه 87: یک پاس فوق العاده از محسن مسلمان، مهدی طارمی را در فاصله 30 متری از دروازه استقلال با دروازه بان این تیم تک به تک کرد و مهاجم پرسپولیسی ها بعد از پیش روی به محوطه جریمه ضربه چیپش را به کنار دروازه فرستاد تا آه از نهاد پرسپولیسی ها بلند شود.
دقیقه 90: مهدی طارمی یکی دیگر از فرصت های گلزنی تیمش را از دست داد و بار دیگر در تک به تک برابر کریمی ناکام ماند.

در حاشیه:

* رامین رضاییان بعد از اتفاقاتی که پیرامون خود بعد از مسمومیت پیش از بازی با ذوب آهن به وجود آمد، امروز در ترکیب اصلی تیمش به میدان رفته است.
* جری بنگستون در این بازی به دلیل حضور در اردوی تیم ملی هندوراس و دیر اضافه شدن به اردوی پرسپولیس روی نیمکت پرسپولیس حاضر شده است.

نکته ها:

*  استقلال اهواز با زدن 5 گل، بدترین خط حمله فصل را دارد.
*  استقلال اهواز با خوردن 19 گل، بدترین خط دفاع فصل را دارد.
* استقلال اهواز بیرون خانه نه برنده شده (یکی از 5 تیم بدون برد) و نه گلی زده است.

به گزارش "ورزش 1379"، با ارزش ترین بازیکن لیگ برتر و البته تیم ملی در در سال 94، در بازی تیمش در مقابل استقلال اهواز به پیروی از سنت بازی های این فصل پرسپولیس، موقعیت های فوق العاده ای را از دست داد، طارمی و دیگر بازیکنان این تیم گویا هنوز ایمان نیاورده اند که بزرگترین رمز ماندگاری در ذهن هواداران فوتبال، به هدف نشاندن این توپ هاست که آنها به راحتی آب خوردن از دست می دهند. 

ایجاد فرصت و خراب کردن آن
طارمی که با حرکات انفجاری خود هر چند دقیقه یکبار هواداران و بیننده های تلویزیونی را به وجد می آورد از آن دسته مهاجمانی است که با نوع بازی خود برای خود و سایر همبازیانش ایجاد موقعیت می کند. وی بارها این عمل خود را در بازی های این تیم نشان داد و از مهاجمانی به شمار نمی رود که موقعیت های ایجاد شده توسط دیگران را هدر دهد، اغلب موقعیت هایی که توسط طارمی از دست رفت توسط خودش ایجاد شده بود. 


خستگی باقی مانده از تیم ملی؟
مهاجم آینده دار پرسپولیسی ها که در آخرین بازی تیم ملی نیز به گل زنی پرداخت، با تعلل خود در زدن ضربات آخر خیلی از بیننده ها و کارشناسان را به این فکر انداخت که شاید سفر به گوام و حضور 70 دقیقه ای وی در آن بازی باعث خستگی مفرط وی شده تا نتواند در این دیدار مطابق انتظارات ظاهر شود. 


باقی ماندن تا پایان به امید آقای گلی
البته در این بازی و علیرغم خراب کردن فرصت های بوجود آمده توسط این بازیکن، برانکو وی را تا پایان در زمین نگه داشت تا نشان دهد اعتماد ویژه ای به این بازیکن دارد و از طرفی نیز می خواهد تا وی با استفاده از موقعیت هایش بتواند جای پای خود را در صدر جدول گلزنان محکم کند و از نظر روحی و روانی نیز در سطح به عنوان مهاجم اصلی این مربی و عصای دست او، از نظر روحی و روانی در سطح بالایی قرار بگیرد. 

در این قسمت می پردازیم به موقعیت هایی که توسط این مهاجم به دست آمد و البته تنها یکی از آنها به گل تبدیل شد، به غیر از آن گل او در این بازی 7 موقعیت در محوطه جریمه حریف داشت، موقعیت هایی که می توان گفت حداقل 4 تا از آنها به صورت تک به تک بود و یک فرصت استثنایی برای پرسپولیس محسوب می شد، موقعیت هایی که هرکدام از آنها می تواند یک تیم را خوشبخت کند. 



دقیقه 20 – اولین فرصت جدی مهدی طارمی، توپی بود که توسط دروازه بان حریف برگشت داده شد و جلوی پای وی افتاد او نیز به سرعت این توپ را به گل تبدیل کرد، با شوتی که با برخورد به تیرک وارد دروازه رفت. 
دقیقه 30 – این اولین فرصت این مهاجم، پس از گلی بود که به ثمر رساند، وی بیرون از محوطه جریمه اهوازی ها صاحب توپ شد و ضربه آرام خود را روانه دروازه حریف کرد اما پرویز کریمی با شیرجه ای ایم توپ را مهار کرد.
دقیقه 38 – وی در گوشه محوطه جریمه صاحب توپ شد و ضربه محکم خود را روانه دروازه حریف کرد اما این توپ نیز توسط دروازه بان استقلال اهواز دفع شد. 
دقیقه 48 – در ابتدای نیمه دوم که می توانست بهترین نیمه بازی در زندگی ورزشی طارمی باشد، این بازیکن در موقعیتی که بر اثر سرعت بالای این مهاجم به دست آمد به نوعی می توان گفت او را در موقعیتی استثنایی و تک به تک قرار داد، او با ضربه ای محکم به تیرک دروازه برخورد کرد. 
دقیقه 66 – طارمی بازهم با استفاده از پاس پشت مدافعین هم بازیانش خود را در محوطه جریمه صاحب توپ کرد اما ضربه روپای وی که با پای چپ نواخته شد از بالای دروازه بیرون رفت. 
دقیقه 70 – مهمترین دلیل منتقدان طارمی در این بازی که عنوان می کنند ساق های وی خسته بود در این صحنه اتفاق افتاد، در فعل و انفعالاتی توپ به طارمی رسید اما او که در محوطه شش قدم حضور داشت نای زدن توپ را نداشت و این توپ از روی پای او عبور کرد و به بیرون رفت.
دقیقه 87 – این فرصت دقایق پایانی نیز یکی دیگر از خطرهایی بود که می توانست یک گل جذاب برای پرسپولیسی ها باشد اما بازهم توسط این مهاجم از بین رفت. وی با عبور از خط دفاعی آبی ها توانست مطابق معمول این بازی با پرویز کریمی در موقعیتی تک به تک قرار گرفت اما او این توپ را به صورت چیپ از کنار دروازه آبی های اهواز به بیرون زد. 
دقیقه 1+90 – طارمی بازهم ایجاد موقعیت کرد اما این بار دیگر او انگیزه ای برای گل زنی نداشت و ضربه محکم او درحالی فرصتی فوق العاده محسوب می شد را پرویز کریمی دفع کرد تا این بازیکن دیگر خودش هم به آه و فغان از موقعیت های از دست رفته اش بیفتد.

با توجه به تمام مسائل عنوان شده باید گفت مهدی طارمی عملکردی بسیار خوب در تیم ملی 94 (که برای اولین بار در آن به میدان رفت) و پرسپولیس داشته توانسته نام خود را به عنوان بهترین گلزن حال حاضر فوتبال ایران ثبت کند. 

طارمی تاکنون با 7 گل زده خود را به عنوان آقای گل فعلی لیگ برتر معرفی کرده است و با حضور در 7 بازی از 10 بازی تیم ملی در سال 94، 5 بار دروازه حریفان را باز کرد و 3 بار نیز پاس گل ارسال کرد و نام خود را به عنوان ارزشمندترین بازیکن حال حاضر تیم ملی ثبت کند.

پایان نیمه اول با برتری 2-0 بارسلونا

به گزارش "ورزش 1379"، در هفته گذشته تصویر عجیب جسدی که با زیرنویس محمد اکبری معرفی شده بود، بین کاربران تلگرام دست به دست گشته است اما اکبری زنده است و در گفت‌وگو با خبرنگار "ورزش سه" می‌گوید این شایعه می‌توانسته ضربه بزرگی به زندگی خانوادگی او بزند. 

این مصاحبه اختصاصی را بخوانید و البته در ذهن داشته باشید که همرسانی اخبار بدون اطلاع از صحت آن ممکن است چه تبعاتی داشته باشد. 


* چه زمانی متوجه عکس فردی شدید که چاقو خورده بود و چهره‌اش شبیه شما بود؟ 

چهارشنبه صبح بود که یکی از دوستانم به من زنگ زد و گفت تو هنوز زنده‌ای؟ من هم با تعجب گفتم که انتظار داشتی مرده باشم و بعد او ماجرا را برایم تعریف کرد و بسیار تعجب کردم. 

* تماس‌های تلفنی از چه زمانی به شما شروع شد؟

بعد از اینکه دوستم به من زنگ زد، تماس‌ها ابتدا هر یک ساعت به یک ساعت بود. بعد از آنکه عکس‌ها منتشر شده بود، تماس‌ها هر نیم ساعت به نیم ساعت شد و بعد از آن هم هر 2 دقیقه به 2 دقیقه موبایلم زنگ می‌خورد. 

* واکنش شما نسبت به این تماس‌ها چطور بود؟

اول که شوکه شدم اما بعد از اینکه تماس‌ها زیاد شد سریع به خانواده‌‌ام زنگ زدم و آنها را در جریان گذاشتم. فکر کردم اگر آنها متوجه شوند چنین عکسی در فضای مجازی منتشر شده حتما از ترس سکته می‌کردند. 

* شما از نظر ورزش بدنسازی صاحب عنوان‌های آسیایی را جهانی هستید؟

بله. من 5 سال است که در اردوی تیم‌ملی حضور دارم. در مسابقات جهانی زیبای اندام دبی و هند شرکت کرده‌ام که در دبی قهرمان جهان شدم. به همین دلیل هم خیلی‌ها با من تماس گرفتند. 

* در این مدت رسانه‌ای بود که این خبر را تکذیب کند؟ 

بله، همان روز هفته‌نامه بشیر در روی جلدش این خبر را تکذیب کرد و حالا هم از شما تشکر می‌کنم که پیگیر شدید و دارید این ماجرا را اطلاع‌رسانی‌ می‌کنید. 

* به روز انتشار آن عکس برگردیم، خودتان چه زمانی عکس را دیدید؟

چهارشنبه شب بود که یکی از دوستانم آن عکس عجیب را برایم فرستاد. آن فرد مرحوم بسیار شبیه من بود و جالب است که کنار او عکس دوران قهرمانی من را انداخته بودند که از این نظر بسیار شبیه هم بودیم. 

* خودتان زمانی که عکس را دیدید نترسیدید؟

چرا واقعا خودم هم ترسیدم وقتی دیدم فردی شبیه من چاقو در سرش رفته است و البته بسیار متاسف شدم. جالب است که در آن عکس مشخص است که آن فرد 3، 4 روز قبل فوت کرده است. چراکه بدنش ورم کرده بود.  فقط خدا را شکر کردم که پیش از اینکه آن عکس تمام گروه‌های تلگرامی را بگیرد خانواده‌ام را در جریان گذاشتم. 

* در آن ساعت‌ها چه کسانی به شما زنگ زدند؟

هر کسی که فکرش را بکنید. از دوستانم گرفته تا مسوولان فدراسیون بدنسازی و حتی شاگردانم هر کسی که من را می‌شناخت، با من تماس گرفت و من مجبور بودم به همه توضیح بدهم که چنین اتفاقی نیفتاده است. 

* در آن ساعت‌ها اتفاق جالبی افتاد که ذهن‌تان را مشغول کند؟

اتفاق جالب این بود که عده‌ای از دوستانم دم در منزل ما آمدند تا ببینند پارچه مشکی نصب شده یا نه ولی من به همه توضیح دادم که آن عکس فقط تشابه چهره بوده است. 

* الان زندگی‌تان چه فرقی با گذشته کرده است؟

مهمترین حسنی که ماجرا برایم داشت، این بود که دوستان خوبی پیدا کردم ولی باور کنید که اصلا در این روزها آرامش نداشتم. یک نفر ساعت 3:30 صبح به من زنگ زد و من چون می‌دانستم همه نگران هستند، مجبور بودم جواب تلفنم را بدهم. خیلی روزهای سختی را پشت سر گذاشتم.

به گزارش "ورزش 1379"،همانطور که در بازی رفت و در تهران تیم ملی توانست 6 بار دروازه گوامی ها را باز کند این سنت را در بازی برگشت نیز ادامه داد و با زهمتوانست با شش گل گوامی ها را در هم بکوبد. ایران به سه امتیاز این بازی برای حفظ صدرنشینی خود نیاز داشت تا با امتیاز از دست دادن احتمالی عمان نام خود را به عنوان تیم اول صعود کننده بر سر زبان ها بیندازد.

مرحله مقدماتی جام جهانی، گروه چهارم قاره آسیا، ساعت ٩ ورزشگاه د د دو گوام

داوران:  هو وای‌سینگ - لام نای‌کی‌سام و فوک پونگ‌شینگ از هنگ‌کنگ 
کارت زرد:
دقیقه 36 – اشکان دژاگه از ایران
کارت قرمز:
دقیقه 51 – ماتکین از گوام
دقیقه71 – علی رضا بیرانوند از ایران

ایران: 
علیرضا بیرانوند، مرتضی پورعلی گنجی، عزت الله پورقاز، رامین رضاییان، میلاد محمدی، آندرانیک تیموریان، کمال الدین کامیابی نیا، اشکان دژاگه (58 علی رضا جهانبخش)، کریم انصاری فرد، مهدی ترابی(44 - مسعود شجاعی) و مهدی طارمی (70 خسرو حیدری).
سرمربی: کارلوس کی‌روش

گوام:
گوام: داگلاس هریچ، الکساندر لی، شان نیکلاو، جاستین لی(71 ناپوتی)، ماسون گریمز، ریان گای، جوناهان رومرو، جیسون کانلایف، جان ماتکین، مارلون اواننتز(71 ماریانو)، آندره مالکولم
سرمربی: گری وایت

شرح بازی:

در حالی که تیم ملی کار سختی برای برد گوام در این بازی نداشت، توانست بازهم شش بار دروازه این تیم را باز کند و به قولی در برابر گوام دبل کند.
تیم ملی که این بازی را با حملات خود آغاز کرد خیلی زود و در دقیقه 12 توانست اولین گل  را وارد دروازه حریف خود کند، پس از این گل نیز تیم ملی به حملات خود ادامه داد و چند بار دروازه حریف را تهدید کرد اما نتوانست به گل برسد تا اینکه بازهم در دقیقه 30 موفق به انجام این کار شد تا با همین نتیجه نیمه اول را به پایان ببرد. مهمترین عملکرد گوامی ها در این نیمه یک ضربه کرنر بود که توسط آنها نواخته شد و به غیر از آن نمی توان گفت گوامی ها توانستند روی دروازه ما خطر بیافرینند. 
اما در نیمه دوم نیز تیم ملی توانست به تعداد حملات خود اضافه کند و با اختلاف زمانی کم دروازه گوام را به صورت پیاپی باز کند. البته در این بازی که تنها دو مرتبه گوامی ها توانستند به دروازه ایران نزدیک شوند یکی از آنها نزدیک بود برای تیم ملی دردسرساز شود، موضوعی که در آن دروازه بان تیم ملی اخراج شد و مدافع این تیم جایگزین شد. البته این موضوع در نهایت دردسری برای تیم ملی ایجاد نکرد اما این 10 نفره شدن جلوی ادامه گلزنی ملی پوشان را گرفت تا با زی با همان نتیجه بازی رفت به پایان برسد. 
با این پیروزی تیم ملی 14 امتیازی کماکان صدرنشین می ماند تا به انتظار بازی دیگر تیم بالانشین این گروه یعنی عمان بنشیند.

شرح گل‌ها:

0 – 1 (ایران، مهدی طارمی، دقیقه 12) حرکت فوق العاده مهدی ترابی پشت محوطه جریمه گوامی ها با پاس تودر استثنایی وی ادامه یافت و مهدی طارمی نیز با عبور از بین مدافعان گوام خود را به توپ رساند و با بغل پایی دقیق توپ را وارد دروازه گوام کرد.
0 – 2 (ایران، کمال کامیابی نیا، دقیقه 30) پاس رو به بیرون کریم انصاری فرد از محوطه شش قدم گوامی ها با دفع مدافعان آنها روبرو شد اما این توپ روی خط محوطه جریمه به کمال کامیابی نیا رسید و او نیز با ضربه ای محکم در دومین بازی ملی خود، به اولین گل ملی اش دست پیدا کرد.
0 – 3 (ایران، رامین رضاییان، دقیقه 48) پاسکاری ایرانی ها در زمین گوام با حرکات تمرین شده آنها ادامه یافت و پاس پشت پای حرفه ای طارمی با ضربه روپای رضاییان گل سوم را برای ایران به ارمغان آورد.
0 – 4 (ایران، مسعود شجاعی، دقیقه 51) حرکت انفجاری طارمی در محوطه جریمه گوامی ها با خطای بازیکن این تیم یک پنالتی برای ایران داشت و مسعود شجاعی این توپ را به گل چهارم ایران تبدیل کرد.
0 – 5 (ایران، کریم انصاری فرد، 53) حرکتی که رامین رضاییان آغاز کرد را دژاگه با پاسی بی نقص به انصاری فرد تکمیل کرد و انصاری فرد نیز با ضربه ای به موقع گل پنجم تیم ملی را به ثمر رساند.
0 – 6 (ایران، مهدی طارمی، 62) طارمی گلزنی تیم ملی در این جشنواره را ادامه داد، او از پاس کریم انصاری فرد بهترین استفاده را برد و در حالی که مدافعان گوام در خیال آفساید بودند گل ششم را به ثمر رساند.

دقایق حساس:

دقیقه 8 – پاس در عرض اشکان دژاگه در محوطه شش قدم گوامی ها به طارمی رسید اما وی نتوانست از این فرصت استفاده کند. در این لحظه طارمی خود را پرت کرد اما نتوانست به خوبی به توپ ضربه بزند.
دقیقه 19 – ارسال میلاد محمدی را کریم انصاری فرد با ضربه سر به سمت دروازه گوامی ها زد اما او در گل کردن این توپ موفق نبود.
دقیقه 20 – پاس رو به بیرون بازیکنان پشت محوطه جریمه به کامیابی نیا رسید و شوت رو پا و محکم وی از پشت محوطه جریمه اما با اختلاف به بیرون رفت.
دقیقه 25 – مهدی ترابی با جا گذاشتن چند بازیکن تیم گوام و به هم ریختن خط دفاعی آنها شوت خود را روانه دروازه این تیم کرد اما این توپ راهی خارج از زمین شد.
دقیقه 36 – کریم انصاری فرد از داخل محوطه جریمه شوت محکمی را روانه دروازه گوام کرد اما این توپ به تیر دروازه آنها برخورد و توپ برگشتی را نیز خود وی به بیرون زد.
دقیقه  60 – اولین شوت گوامی ها در این لحظه نواخته شد و در چهارچوب ایران آمد اما این توپ توسط بیرانوند مهار شد.
دقیقه 70 – ضربه محکم جهانبخش که می توانست گل هفتم را برای ایران به ارمغان بیاورد توسط دروازه بان حریف مهار شد.
دقیقه 1+90 – عزت پورقاز، دروازه بان این دقایق تیم ملی، با سرعت عمل خود بازیکن حریف را جاگذاشت تا یکی از معدود حملات گوامی ها خنثی شود.

بهترین بازیکن:

مهدی طارمی در روزی که بازیکنان هجومی تیم ملی توانستند بازی قابل قبولی از خود به نمایش بگذارند را می توان بهترین بازیکن تیم ملی دانست که در 4 گل تیم ملی در بازی امروز تاثیر مستقیم داشت، وی دو بار توانست گلزنی کند، یک ضربه پنالتی به دست بیاورد و یک پاس گل استثنایی بدهد. طارمی 70 دقیقه در میدان بود و بعد از آن نیز تعویض شد.

اتفاق ویژه:

اتفاقی که برای اولین بار در تاریخ ملی فوتبال ایران به وجود آمد در این بازی بود، جایی که علی رضا بیرانوند در دقیقه 70 از بازی اخراج شد و به دلیل سه تعویضه بودن تیم ملی مدافع تیم ملی یعنی عزت پورقاز درون دروازه تیم ملی ایران ایستاد. اتفاقی جالب که برای اولین بار می افتاد و نام عزت اله پورقاز را در تاریخ ملی فوتبال ایران جاودانه کرد.

حاشیه:

*در حالی که استادیوم گوام تنها 4000نفر ظرفیت دارد سکوهای خالی به چشم می خورد تا مشخص شود مردم این کشور چندان علاقه ای به فوتبال ندارند.
*اشکان دژاگه اولین اخطار این بازی را بسیار ساده گرفت، وی نه به دلیل خطا که به خاطر زدن توپ قبل از سوت داور اخطار را گرفت.
*اولین تعویض تیم ملی اجباری بود و مهدی ترابی به دلیل مصدومیت قبل از پایان نیمه اول زمین بازی را ترک کرد.
*داور این بازی 3 دقیقه وقت تلف شده برای نیمه اول محاسبه کرده بود که راس سه دقیقه در سوت پایان نیمه اول دمید.
*پورقاز جدیدترین دروازه ملی پوش ایران، بعد از سه تعویض تیم ملی و اخراج بیرانوند، دروازه بان تیم ملی، این مدافع تیم ملی درون دروازه ایستاد.
*داور دیدار برای نیمه دوم نیز 4 دقیقه وقت تلف شده گرفت که 35 ثانیه بعد از آن سوت پایان را به صدا درآورد.

به گزارش "ورزش 1379"، نگاهی به ال کلاسیکو در 25 سال اخیر و جدال های پرتنش بین بارسلونا و رئال مادرید نشان می دهد که در برخی از این دیدارها، شاهد درخشش و گلزنی بازیکنانی بوده ایم که تا پیش از شروع ال کلاسیکو، کسی از آنها انتظار زیادی نداشت ولی در جریان بازی یا با گل خود سرنوشت بازی را تعیین کردند و یا شکست تیم مقابل را سنگین تر.

مارکا در شماره امروز خود، گزارشی از 12 بازیکن که بصورت غیرمنتظره ای به قهرمانان ال کلاسیکو بدل شدند منتشر کرده است:

زلاتان ابراهیموویچ: ستاره سوئدی، سال 2009 از اینتر به بارسلونا پیوست تا جانشین اتوئو شود. او در نیم فصل اول 11 گل نیز به ثمر رساند اما پس از به بن بست رسیدن با گواردیولا، افت زلاتان نیز شروع شد. او در ال کلاسیکوی رفت فصل 2009-2010 موفق شد تک گل بارسا را به ثمر برساند و باعث برتری این تیم مقابل رئال شود. به واقع کسی انتظار نداشت که زلاتان در اولین ال کلاسیکوی خود، اینچنین تعیین کننده ظاهر شود. او البته بازی برگشت در برنابئو را از دست داد.


باپتیستا: این هافبک تهاجمی برزیلی، سال 2007 پس از یک فصل قرضی بازی کردن برای آرسنال، به رئال بازگشت و در ال کلاسیکوی رفت فصل 2007-2008 موفق شد در نوکمپ، تک گل پیروزی بخش رئال را به ثمر برساند و برای همیشه نام خود را در تاریخ این بازی ثبت کند.


جیووانی: ستاره برزیلی اواخر دهه ی نود بارسلونا که در ال کلاسیکوی رفت فصل 1997-1998 موفق شد گل سوم و پیروزی بخش آبی اناری ها را در برنابئو وارد دروازه رئال کند. این گل در شرایطی به ثمر رسید که دو تیم 2-2 برابر بودند و رئالی ها خیمه سنگینی روی دروازه بارسا برای رسیدن به گل سوم زده بوند.


مک منمن: ستاره انگلیسی رئال مادرید، در سال 2002 و در بازی رفت مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان موفق شد گل دوم و تیرخلاص رئال را به بارسلونا بزند تا کهکشانی ها پس از 19 سال، در نوکمپ پیروز شوند.


روجر گارسیا: محصول آکادمی فوتبال بارسلونا، در ال کلاسیکوی رفت فصل 95-96 در برنابئو موفق شد گل تساوی بارسا را با ضربه سر وارد دروازه رئال کند. در دیداری که رائول با زدن اولین گل خود به بارسا، رئال را پیش انداخته بود. رئال و بارسا در آن فصل توفیقی در کسب جام پیدا نکردند و این اتلتیکو بود که دبل کرد.


سانتی آراگون: این بازیکن جوان و محصول آکادمی فوتبال باشگاه رئال مادرید، سال 1990 و پس از دو فصل قرضی بازی کردن برای لوگرونیس و اسپانیول، به رئال بازگشت و در بازی سوپرکاپ اسپانیا موفق شد یک گل از 45 متری به بارسلونا بزند. رئال آن بازی تاریخی را 5-1 به سود خود خاتمه داد و این گل به آراگونازو معروف شد.


ایوان ایگلسیاس: در ال کلاسیکوی معروف فصل 93-94 که بارسا در نوکمپ با 5 گل رئال را شکست داد، ایگلسیاس موفق شد گل پنجم بارسا را وارد دروازه رئال کرده تا بارسا مقابل رئال "مانیتا" کند.


مایکل اوون: ستاره انگلیسی سابق لیورپول و دارنده توپ طلا، یک فصل ناموفق را در رئال مادرید پشت سر گذاشت اما در ال کلاسیکوی فصل 2004-2005، موفق شد در برتری 4-2 رئال، گل چهارم را وارد دروازه بارسلونا کند.


مهو کودرو: مهاجم بوسنیایی بارسا در فصل 95-96 که در 32 بازی برای این تیم 9 گل به ثمر رساند. او در ال کلاسیکوی برگشت آن فصل در نوکمپ، موفق شد دو گل از سه گل بارسا را وارد دروازه رئال کرده و نامش را برای همیشه در تاریخ این بازی به ثبت برساند.


سامی خدیرا: ستاره آلمانی رئال، در فصل 2011-2012 و در نوکمپ موفق شد اولین گل رئال را وارد دروازه بارسلونا کند. رئال نه با گل او که با گل رونالدو، آن مسابقه را 2-1 پیروز شد و راهش برای رسیدن به قهرمانی لالیگا هموارتر شد. گل خدیرا در آن مسابقه، فشارها از روی رئال را برداشته و مسیر پیروز شدن این تیم را ساده تر کرد.


اریک آبیدال: هیچکس از این مدافع فرانسوی، انتظار گلزنی بخصوص در ال کلاسیکو را نداشت اما او در برنابئو موفق شد یک گل به رئال بزند تا بارسلونا 2-1 پیروز شود. این ال کلاسیکو مربوط به بازی رفت مرحله یک چهارم نهایی کوپا دل ری فصل 2011-2012 بود.


واران: مدافع فرانسوی رئال، در فصل 2012-2013 و در کوپا دل ری، رفت و برگشت به بارسلونا گل زد تا رئال موفق به صعود به فینال رقابت ها شود. در بازی رفت، گل واران باعث به تساوی کشیده شدن بازی(1-1) شد و در بازی برگشت نیز او یکی از سه گل رئال را در برتری 3-1 کهکشانی ها به ثمر رساند.


جفرن: این بازیکن جوان محصول لاماسیا، در اواخر ال کلاسیکوی رفت فصل 2010-2011 وارد زمین شد و در آخرین ثانیه های بازی نیز موفق شد پنجمین گل بارسلونا را به شکل غیرمنتظره ای وارد دروازه رئال کند. با گل او بود که 5 گله ی بارسا برابر رئال 10 نفره به ثبت رسید. همکاری بوژان کرکیچ و جفرن، دو بازیکن جوان آبی اناری ها در دقایق پایانی آن مسابقه، همچنان در یاد و حافظه هواداران بارسا باقیمانده است.

به گزارش "ورزش 1379" رقابت های دسته اول آزادگان با همه اتفاقات زشت و زیبایی که تاکنون داشته به پایان نیم فصل خود نزدیک می شود. در ادامه این رقابت ها عصر امروز شاهد دیدارهای هفته پانزدهم خواهیم بود و همانند هفته های گذشته شاهد چند بازی حساس و تعیین کننده خواهیم بود که از جمله آنها دیدار تیم های پیکان - خونه به خونه ، مس کرمان - آلومینیوم اراک و نساجی - ماشین سازی است.

نساجی مازندران – ماشین سازی تبریز ؛ روز سخت نادر امپراطور

نکته مهمی که باعث حساسیت ویژه دیدار تیم های نساجی و ماشین سازی می شود حضور اسطوره نساجی مازندران روی نیمکت ماشین سازی تبریز است. نادر دست نشان در دورانی که بازی می کرد هافبکی طراح ، شوتزن و البته گلزن بود. او با رد کردن پیشنهاد دو تیم پرطرفدار پایتخت برای همیشه در نساجی ماندگار شد تا به دلیل همین عشق و تعصب به پیراهن نساجی تنها اسطوره مازندرانی شود و طرفدارانش او را با لقب نادر امپراطور صدا بزنند. امروز نادر هدایت ماشین سازی را برعهده دارد و مجبور است برابر تیم محبوبش ؛ نساجی قرار بگیرد. می گوید : تقابل با نساجی برایم سخت بوده و است ولی بر حسب الزام و تعهدی که با باشگاه دارم چاره دیگری ندارم.«سخت ترین روزهای زندگی ام طی این سال ها روزهایی بوده که اجباراً برابر نساجی قرار گرفته ام. امروز یکی از آن روزها است». حضور نادر دست نشان روی نیمکت ماشین سازی و چند بازیکن مازنی در ترکیب سبزپوشان تبریزی باعث جذابیت دو چندان دیدار دو تیم ریشه دار شمال و غرب ایران  شده است تا جاییکه مدیران نساجی برای هدایت نمودن تماشاگران با لیدرهای تیم جلسه هماهنگی برگزار کرده و آنها را توجیه کرده اند. نتیجه این دیدار نه تنها برای دو تیم که برای سایر مدعیان نیز حائز اهمیت است. قضاوت این بازی بر عهده سیدعلی است. داوری که برای دومین بار در دسته اول قضاوت می کند. سیدعلی اولین قضاوتش در دسته اول را در هفته ششم در دیدار تیم های نساجی و پاس انجام داده بود.

پیکان تهران – خونه به خونه بابل ؛ ماجدی آمد ، قلعه نویی هم می آید؟

دیدار دو تیم پیکان و خونه به خونه یکی از مهمترین بازی های هفته محسوب می شود. دیداری که می توان آن را یکی از چند بازی فینال گونه دور رفت نامید. پیکانی ها و بابلی ها برای اینکه سند قهرمانی احتمالی دور رفت را به نام خود بزنند به امتیاز کامل این بازی چشم دوخته اند. مدیران تیم خونه به خونه که برای کسب سه امتیاز این بازی حساب ویژه ایی باز کرده اند از دو روز قبل حکم سرپرستی تیم شان را به نام میرشاد ماجدی صادر کردند تا شاید به واسطه تجربه مدیریتی میرشاد بتوانند حواشی بازی را هم کنترل کنند. با پیوستن ماجدی به تیم خونه به خونه بابل جمع استقلالی های خونه به خونه تکمیل شد. اکبر میثاقیان (سرمربی) ، هادی شکوری (کاپیتان) و علی امیری ؛ عضو سابق هیات مدیره استقلال (قائم مقام باشگاه) دیگر استقلالی های خونه به خونه بودند .

شهرداری اردبیل – فولاد یزد ؛ شهرداری در کمین فولاد

شهرداری چی ها که با محمد احمدزاده دو برد و یک تساوی به دست آورده اند حسابی با روحیه نشان می دهند و از انگیزه بالایی برخوردار هستند و طبعاً غلبه بر آنها کار سختی خواهد بود به خصوص در هوای سرد پاییزی اردبیل و در مقابل دیدگان طرفداران پر شورش که تا پایان بازی عاشقانه تیم شان را حمایت می کنند. فولاد یزد که این روزها مشکل نالی دارد در چند هفته گذشته جز ناکامی عایدی دیگری نداشته و امتیازهای زیادی را از دست داده است. فولادی ها برای اینکه سقوط باید برابر میزبان سرسخت خود برنده شوند که بعید به نظر می رسد. دیدار دو تیم را علی احمدی که پیش از این و در هفته چهارم داور مسابقه شهرداری برابر داماش بود سوت خواهد زد.

گیتی پسند اصفهان – پارسه تهران ؛ نبرد فانوس داران

نبرد گیتی پسند و پارسه که با 15 و 12 امتیاز در رده های انتهایی جدول جای دارند ، جدالی است برای فرار از انتهای جدول و سپردن فانوس سقوط به دیگر تیم ها. گیتی پسند با توجه به میزبانی شانس بیشتری برای برد و 18 امتیازی شدن ولی اگر پارسه ایی ها سنت شکنی کرده و میزبان خود را مغلوب کنند 15 امتیازی می شوند و یکی – دو پله در جدول بالا می آیند.

پاس همدان – نفت آبادان ؛ جنگ صدتایی ها

تیم های پاس و نفت آبادان روی هم در حدود 100 سال سابقه دارند و از جمله تیم های قدیمی کشورمان به شمار می آیند. پاس سال 1332 تاسیس شده و نفت در سال 1351  و از همان ابتدای فعالیت شان جزء تیم های تاثیر گذار فوتبال بوده اند. رویارویی دو تیم باعث مرور خاطرات تلخ و شیرین زیادی نزد فوتبالدوستان تهرانی و آبادانی می شود و در این بین خاطره بازی با پاس که روزگاری قهرمان لیگ و آسیا شد و بزرگان زیادی را به فوتبال ایران تحویل داد لذت خاصی دارد البته این روزها پاس حال و روز خوبی ندارد برای فرار از قعر جدول به دنبال راه نجات می گردد. ضعف مدیریت و مربیگری باعث شده تا پاس جدی ترین گزینه سقوط به دسته دوم به شمار می آید.
قضاوت این دیدار بر عهده حمید حاج ملک است. داوری که قضاوتش در دیدار تیم های ماشین سازی و شهرداری اردبیل حواشی و اعتراض های زیادی داشت.

 داماش گیلان – خیبر خرم آباد ؛  قاتل شهر باران

داماشی ها در این فصل به هیچ وجه میهمان نواز نبوده اند. نماینده شهرباران در 7 دیدار خانگی خود 4 بار به پیروزی رسیده در 2 بازی به تقسیم امتیاز رضایت داده و فقط در یک دیدار بازنده شده است. آمار به خوبی نشان دهنده قدرت داماش در بازی های خانگی است و همین باعث می شود تا خیبری ها بازی آسان و بی دردسری برابر میزبان قاتل خود نداشته باشند. پیش از این هم داماش برنده جدال با نمایندگان لرستان طی سال های اخیر بوده است.

 فجر سپاسی شیراز – آلومینیوم هرمزگان  ؛ 270 دقیقه دور از فجر

فجرسپاسی در سه هفته گذشته بردی نداشته است. یک باخت و دو تساوی حاصل تلاش سربازهای فجر در 270 دقیقه گذشته بوده ، نتایجی که قابل قبول نیست. این تیم علاوه بر نتایج نا امید کننده که مانع صدرنشینی مجددش شده در سه بازی فقط یک گل زده است. البته عملکرد میهمان هرمزگانی فجر هم خیلی خوب نیست و حتی می توان آن را اسفبار دانست. آلومینیوم در 14 هفته گذشته دو برد (بدون احتساب برد انضباطی برابر خیبر) داشته و پس از هفته ششم رنگ برد را ندیده است.

 مس کرمان – آلومینیوم اراک ؛ بازار مسگرها

در هفته های اخیر آلومینیوم اراک روند رو به جلویی داشته و به هیچ تیمی نباخته است. اراکی ها با تلاش زیاد موفق شدند خودشان را به جمع تیم های بالای جدولی رسانده و یکی از مدعیان لقب بگیرند. این تیم با توجه به انگیزه بالای بازیکنانش و بازی حساب شده ایی که در دستور کارش وجود داشت تیم های مدعی و پرمهره ایی نظیر خونه به خونه ، پیکان و نفت آبادان را متوقف کرد تا ثابت کند تیمی معمولی و متوسط نیست. برخلاف آلومینیوم که با کار گروهی نتیجه می گیرد مس کرمان به رغم هزینه چند صد میلیونی بابت جذب مربیان فرنگی روی کاکل تک ستاره اش ؛ فرزاد حسین خانی می چرخد. بازیکنی که با درخشش و گلزنی هایش نقش انکار ناپذیری در کسب امتیازهای مس داشته و به تنهایی بار مس را به دوش می کشد. در حال حاضر این تیم با 24 امتیاز در رده چهارم جدول جای دارد و آلومینیوم با 22 امتیاز در تعقیب این تیم قرار دارد.

ایران جوان بوشهر – گل گهر سیرجان ؛ جدال دستیارها

جدال تیم های ایران جوان و گل گهر ؛ جدال تیم هایی است که توسط کمک مربیان شان هدایت می شوند. سعید مفتخر ؛ دستیار دستیار غلامرضا دلگرم که راهی اراک شد هدایت ایران جوان را برعهده دارد و هدایت گل گهر هم بر عهده آرمن گل بوداغیان ؛ دستیار ارمنی قاسم شهباء ؛ مربی مستعفی است. اینکه این مربی از کجا آمده و توان فنی اش چه میزان است مشخص نیست.

نفت مسجد سلیمان – مس رفسنجان ؛ دستان پشت پرده ؛ دشمن فرضی نفت

تیم های نفت و مس هم اکنون 16 امتیازی بوده و در جدول همسایه هستند. مسی ها با تفاضل گل 1-  بالاتر از نفتی ها که تفاضل گل شان 2- است در رده یازدهم جای دارند و نفتی ها که در این فصل نتوانستند انتظار هواداران شان را برآورده سازند یک پله پایین تر از مس در رده دوازدهم قرار دارد. با توجه به هم امتیاز بودن دو تیم می توان گفت این دیدار برای دو تیم شش امتیازی است.

به گزارش "ورزش 1379"، محمد رویانیان در زمان مدیریت خود در پرسپولیس و در طرحی عجیب با ارائه حواله هایی به بازیکنان سرشناس تیم در ازای بخشی از مبالغ قراردادشان آنها را به حضور در پرسپولیس ترغیب می کرد. موضوعی که در آن زمان تبدیل به تکذیبیه اصلی مدیران پرسپولیس و تکذیب این تیم تبدیل شده بود و رسانه ها مثل همیشه متهم به حاشیه سازی و نشر اکاذیب می‌شدند.

اکنون اما بعد از گذشت چند فصل از آن ماجرا، شاهکار مدیریتی رویانیان رو شده است. موضوع ماشین‌هایی که به ازای بخشی از مبلغ قرارداد به بازیکنان پرسپولیس داده شد و برخی از آنها سند نداشت. 

ماجر از این قرار بود که دو سال پیش و در دوران مدیریت رویانیان، سعید شیرینی 10 دستگاه خودروی هوندا آکورد و سیویک از شرکت توان خودرو خریداری کرد. قرار شد مبلغ خرید این خودروها که یک میلیارد و چهارصد میلیون می‌شد توسط باشگاه به صورت نقد و اقساط پرداخت شود اما تا به امروز این شرکت  نتوانسته به پولش برسد.

حالا مسوولان این شرکت با ارائه شکواییه ای به مراجع قضایی به دنبال پس گرفتن اصل طلب خود و خسارات وارده هستند و اینگونه یک پرونده دیگر به پرونده‌های دوران مدیریت رویانیان اضافه شد.

به گزارش "ورزش 1379"، تیم ملی فوتبال ایران در سال 94 تاکنون در 9 دیدار به میدان رفته است و 19 بار توانسته دروازه حریفان را باز کند. 

با آنالیز گل های تیم ملی در سال 94 با "ورزش سه"، همراه باشید:

سانتر کن و گل بزن

سانتر از جناحین و گل زنی با ضربه سر بیشترین سهم گل های تیم ملی را در بر می گیرد، بازیکنان 6 گل از  19 گل سال 94 را از این طریق به ثمر رساندند که چهار گل آن از روی ضربه کرنر و ایستگاهی بوده است.

گل اول به شیلی؛ سانتر آندو تیموریان از روی ضربه کرنر جناح چپ را جواد نکونام در میان مدافعان با بغل پا توپ را به گل تبدیل کرد.


گل سوم به گوام؛ سانتر اشکان دژاگه از روی ضربه ایستگاهی در جناح راست و ضربه سر سردار آزمون 


گل چهارم به گوام؛ سانتر وحید امیری در حال حرکت و از جناح چپ و بازهم ضربه سر سردار آزمون


گل پنجم به گوام؛ سانتر رامین رضاییان از جناح راست و کمی جلوتر از میانه زمین و ضربه سر مهدی طارمی


گل اول به هند؛ سانتر آندو تیموریان از روی یک ضربه ایستگاهی در جناح چپ و ضربه سر سردار آزمون


گل اول به ترکمنستان؛ اشکان دژاگه ضربه کرنر را از جناح راست روی دروازه حریف سانتر کرد و مرتضی پورعلی گنجی با ضربه سر به گل تبدیل کرد. 

هر لحظه آماده گرفتن پنالتی

3 گل از تعداد 19 گل تیم ملی از روی ضربه پنالتی به ثمر رسیده است و وحید امیری، سردار آزمون، مهدی ترابی و رضا قوچان نژاد بازیکنانی بودند که توانستند برای تیم ملی پنالتی بگیرند. البته یکی از پنالتی ها در بازی برابر ژاپن به گل تبدیل نشد و مهدی ترابی در ریباند پنالتی از دست رفته دژاگه را با ضربه ای به موقع به گل تبدیل کرد.

گل به سوئد؛ پاس بلند ارسالی از زمین خود برای گوچی با تاثیرگذاری وی به امیری رسید و بال چپ تیم ملی نیز با حرکتی انفجاری خود را به محوطه جریمه رساندو در آنجا توسط مدافع سوئدی متوقف شد. این ضربه پنالتی را جواد نکونام به گل تبدیل کرد.


گل اول به گوام؛ حرکت پا به توپ سردار آزمون در بین مدافعان گوامی که با خروج سریع دروازه بان این تیم مواجه شد و این ضربه پنالتی را اشکان دژاگه به گل تبدیل کرد. 


گل به ژاپن؛ مهدی ترابی در جناح چپ محوطه ژاپن با حرکت پا به توپ خود و در حالی که پشت به دروازه این تیم بود از یک توپ مرده یک پنالتی ساخت، مدافع ژاپنی از پشت وی را شارژ کرد و خود مهدی ترابی پنالتی گل نکرده دژاگه را با ضربه ای دقیق به گل ایران تبدیل کرد.


گل سوم به ترکمنستان؛ گوچی در محوطه جریمه ترکمنستانی ها پا توپ شد و با ضربه مدافع این تیم به پشت پایش یک پنالتی را به ایران هدیه داد، این توپ را دژاگه به گل سوم ایران تبدیل کرد.

پاس را رو به بیرون بفرست

سه گل ایران در میان 19 گلی که در سال 94 به ثمر رسانده شده از روی پاس های رو به بیرونی بود که توسط مهاجمان تمام می شد.

گل پنجم به گوام؛ در اثر پاس کاری بازیکنان توپ به امید عالیشاه رسید و او با پاسی در عرض(منهی به عقب)، مهدی ترابی را صاحب توپ کرد و ترابی نیز با ضربه ای به موقع گل زنی کرد.


گل دوم به هند؛ توپ بلند فرستاده شده را مهدی طارمی از اوت شدن نجات داد و از روی خط عرضی زمین به بیرون(عقب) فرستاد و آندو نیز با ضربه ای سریع و روپا برای ایران گلزنی کرد.


گل به عمان؛ حرکت سریع امیری در جناح چپ با فرستادن پاس رو به بیرون(بغل) او ادامه یافت و در شلوغی جلوی دروازه سیدجلال حسینی برای ایران گل زنی کرد. 

توپ را بگیر و از کنار نفوذ کن

دو گل تیم ملی در دو بازی پشت سر هم نشان از تمرین بازیکنان در زمینه داشت، مهدی ترابی و سردار آزمون دو گل کاملا یک شکل را برای ایران به ثمر رساندند. 

گل به ازبکستان؛ مهدی ترابی در دقیقه وقت های اضافه بازی از جناح چپ پا به توپ شد و انفجاری از کنار به محوطه جریمه ازبک ها زد و با شوتی محکم دروازه این تیم را باز کرد.


گل به ترکمنستان؛ در بازی رفت با این تیم، سردار آزمون نیز بازهم دست به این حرکت زد و او نیز این حرکت تمرین شده را به مانند ترابی انجام داد و در اولین دقایق بازی برای تیم ملی گل زنی کرد.

مثلث بسازیم تا  گل بزنیم

دو گل تیم ملی در دو بازی نیز با حرکات تمرین شده و تشکیل مثلث توسط بازیکنان هجومی به ثمر رسید.
 
گل دوم به شیلی؛ گوچی با یک همکاری حرفه ای و تمرین شده توپ را به شجاعی رساند و مسعود نیز با پاسی سریع بازهم گوچی را صاحب توپ کرد و مهاجم تیم ملی ضلع سوم این مثلث را با پاسی سریع اویری را صاحب توپ کرد و وی نیز گلزنی کرد.


گل دوم به گوام؛ این بار این مثلث بین وریا غفوری، سردار آزمون و مهدی طارمی در جناح راست شکل گرفت، پاس وریا به سردار رسید و وی نیز به سرعت طارمی را صاحب توپ کرد و وی برای تیم ملی گلزنی کرد.

پاس کوتاه پشت محوطه

دو گل تیم ملی نیز با پاس های کوتاه پشت محوطه جریمه شکل گرفت.

گل سوم به هند؛ پاس های کوتاه مهاجمان تیم ملی پشت محوطه جریمه، امید ابراهیمی را صاحب توپ کرد و وی نیز کمی جلوتر از خط محوطه پاس نهایی را به طارمی داد تا او با ضربه ای دقیق برای تیم ملی گل زنی کند. 


گل دوم به ترکمنستان؛ پرتاب بلند اوت حاج صفی پشت محوطه چند بار توسط بازیکنان رد و بدل شد تا در نهایت عزت الهی صاحب توپ شود و با چند دریبل حرفه ای و شوتی دقیق گل به موقعی برای ایران به ثمر برساند.

به گزارش "ورزش 1379"، سردار آزمون با 4 گل زده را می توان زهردارترین مهاجم و وحید امیری با 3 پاس گل را می توان آقای پاس گل تیم ملی در سال 94(تیم ملی تغییر کرده پس از جام ملت ها) دانست.

سردار، طارمی و ترابی؛ گلزن های تزریق شده به تیم ملی

4 گل؛ سردار آزمون،  وی گل های خود را در برابر تیم های گوام (دو بار)، ترکمنستان و هند به ثمر رساند. البته او که در جام ملت ها نیز به همراه تیم ملی حضور درخشانی داشت در بازی اخیر تیم ملی به دلیل مصدومیت حضور نداشت. او سه گل از چهار گل خود را با ضربه سر به ثمر رساند. سردار در شش بازی از نه بازی سال 94 به میدان رفت.


3 گل؛ مهدی طارمی، یکی از بازیکنانی که در سال 94 به تیم ملی وارد شد و در بازی برابر ازبکستان اولین بازی خود را انجام داد. او دو بار در برابر گوام و یک بار در برابر هند موفق به گلزنی شد. او در شش دیدار از نه دیدار تیم ملی در سال 94 به بازی فراخوانده شد.

3 گل؛ مهدی ترابی، او نیز مانند طارمی از بازیکنان تزریق شده به تیم ملی جدید است و با تاکنون نیز توانسته از پس وظایف محوله بربیاید و با توجه به زمان کمی که در میدان حضور داشت در برابر ازبکستان، گوام و ژاپن موفق به گلزنی شد. این بازیکن در پنج بازی تیم ملی در سال 94 به بازی گرفته شد.


2 گل؛ اشکان دژاگه، هافبک همه کاره تیم ملی در دو بازی و از روی نقطه پنالتی توانست برای تیم ملی گلزنی کند، وی که از زمان اولین حضور خود در تیم ملی تا کنون روند فوق العاده ای ذاشته و توانسته به محبوبیت ویژه ای دست پیدا کند در بازی برابر گوام و ترکمنستان برای تیم ملی گلزنی کرد. او در 7 بازی تیم ملی از نه بازی سال 94 به میدان رفته است.


2 گل؛ جواد نکونام، کاپیتان بازنشسته تیم ملی را به گونه ای می توان موثرترین بازیکن نامید چرا که او تنها در دو بازی برای تیم ملی به میدان رفت و دو بار نیز در مقابل دو تیم مطرح فوتبال دنیا گلزنی کرد. گل اول در برابر شیلی و گل دوم از روی نقطه پنالتی در برابر سوئد.

1 گل؛ وحید امیری، زننده یکی از ارزشمندترین گل های ملی فوتبال ایران در بازی برابر شیلی.

1 گل؛ آندرانیک تیموریان، کاپیتان در بازی برابر هند با شوتی روپا توانست تور دروازه حریف را به لرزه دربیاورد.

1 گل؛ سید جلال حسینی، مدافع کهنه کار تیم ملی در دیدار مقابل عمان، تیم ملی را نجات داد.

1 گل؛ مرتضی پورعلی گنجی، مدافع تیم ملی مشابه گلی که سال گذشته زد در بازی برابر ترکمنستان هم با ضربه سر گلزنی کرد.

1 گل؛ سعید عزت الهی، پس از گل ترکمنستانی ها، شوت وی می توانست به موقع ترین گلی باشد که می توانست به ثمر برسد.

وحید امیری؛ آقای پاس گل

3 پاس گل؛ وحید امیری، آقای وکیل فوتبال ایران، در بازی برابر گوام و عمان دو بار پاس گل ارسال کرد و در بازی برابر سوئد نیز یک پنالتی منجر به گل برای تیم ملی گرفت. وی از معدود بازیکنانی است که در تمام بازی های تیم ملی در سال 94 به میدان رفته است.


2 پاس گل؛ اشکان دژاگه، هافبک مطرح تیم ملی با دو پاس بی نقص دو گل رابرای ایران به ارمغان آورد، دو سانتر فوق العاده اشکان در بازی با گوام و ترکمنستان دو گل برای ایران داشت.

2 پاس گل؛ آندرانیک تیموریان، آندو هم با دو سانتر توانست دو گل به تیم ملی هدیه کند. در بازی برابر شیلی و هند دو سانتر این بازیکن از روی دو ضربه ایستگاهی به گل تبدیل شد. وی در هفت بازی تیم ملی در بازی های امسال به بازی گرفته شد. 


2 پاس گل؛ سردار آزمون، مهاجم گلزن تیم در بازی برابر گوام یک بار اقدام به ارسال پاس گل کرد و یک پنالتی منجر به گل نیز برای تیم ملی به دست آورد. 

2 پاس گل؛ رضا قوچان نژاد، دیگر مهاجم تیم ملی یک بار پاس گل داد و یک بار نیز یک پنالتی منجر به گل برای تیم ملی به دست آورد. او در بازی برابر شیلی یک پاس و در بازی برابر ترکمنستان یک پنالتی برای تیم ملی ثبت کرد. او به دلیل مصدومیت تنها در 4 بازی به میدان رفت.


1 پاس گل؛ مهدی طارمی، مهاجم تازه وارد تیم ملی در بازی برابر هند یک توپ مرده را تبدیل به یک پاس گل برای تیم ملی کرد.

1 پاس گل؛ احسان حاج صفی، مدافع چپ تیم ملی نیز در بازی رفت برابر ترکمنستان توانست پاس گل مهدی ترابی را مهیا کند. 

1 پاس گل؛ رامین رضاییان، دقایقی پس از حضور در بازی برابر گوام، سانتر وی تبدیل به گل پنجم ایران شد.

1 پاس گل؛ امید عالیشاه، وینگر تیم ملی نیز در بازی برابر گوام پس از ورود به میدان توانست آخرین گل تیم ملی را بسازد.

سردار، اشکان، طارمی و امیری؛ ارزشمندترین ها

در صورت جمع امتیازات بازیکنان موثر برای تیم ملی، سردار آزمون با 6 امتیاز را می توان تاثیرگذارترین بازیکن در بین بازیکنان حاضر دانست و اشکان دژاگه، مهدی طارمی، وحید امیری با 4 امتیاز در رده دوم قرار می گیرند و آندرانیک تیموریان و مهدی ترابی نیز با 3 امتیاز در رده سوم قرار می گیرند.

به گزارش "ورزش 1379"، سردار آزمون در مصاحبه‌ای اختصاصی با ما، درباره رابطه‌اش با ملی پوشان و همچنین زندگی شخصی‌اش سخن گفت:

رابطه عالی با مهدی و دو علیرضا دارم

با همه بازیکنان رابطه خوبی دارم اما با مهدی طارمی، علیرضا جهانبخش و علیرضا حقیقی رابطه بهتری دارم.

انگلیسی صحبت کردن‌های جهانبخش

جایی نشسته بودیم و به علیرضا جهانبخش گفتم چطوری؟ گفت: I Am fine ، یک بار دیگر من و علیرضا جهانبخش و رضا قوچان نژاد بودیم که یکهو گفتم چه خوب شد رضا گل زد، گفت: yeah men. به یک‌باره انگلیسی صحبت می‌کند و می‌ترسیم در خلال بازی چیزی بگوید که متوجه نشویم. تا پارسال فارسی صحبت می‌کرد!

طارمی همیشه خسته است

مهدی طارمی پسر خیلی خوب و با جنبه ایست، زمانی که می‌دود حال ندارد اما رد می‌شود، سرعتش خیلی زیاد است. آدم منظمی است و خانه اش بسیار تمیز است، طارمی غذا درست کردن را بلد نیست. کنار خانه‌اش یک فست فود است و وقتی مهمان برایش می‌آید سریع به آن زنگ می زند.

واکنش سردار به صحبت‌های عزت الهی

سردار درباره صحبت سعید عزت الهی که گفته بود اسپانیایی بلد هستم، سردار روسی بلد نیست و ماه‌ها طول می‌کشد و تنها یک نوع غذا در روسیه می‌خوریم، به طعنه می‌گوید سعید نه یک‌بار بلکه دو بار اسپانیایی بلداست. سعید روسیه می‌آید واورا می‌بینم، اکنون جوابی برای سعید ندارم. زبان روسی من خوب است و سه -چهار سال است آنجا هستم، البته راست می‌گوید بعضی موقع ها است که یک غذا می‌خوریم. زبان روسی خیلی سخت است نه می‌شود خواند نه می‌شود فهمید چه می گویند، تند هم صحبت می‌کنند.

خاطره جالب با دژاگه

بازی با عمان یک هیچ عقب بودیم، یک بازیکن عمان مصدوم شد من و مهدی طارمی کنار هم بودیم که به اشکان گفتم 20 دقیقه مانده اشکان کارکنیم؟ به من گفت باید پاس پاس بازی کنیم تا به گل برسیم، نگاهش کردم و گفتم این را خودمان هم بلدیم. اشکان بچه خیلی خوبی است،نمی‌شود با بازیکنان بزرگ تیم ملی شوخی کرد و آدم رویش نمی‌شود اما باتجربه‌های تیم ملی با جوانان رابطه خوبی دارند.

پور علی گنجی دکتر می‌شود

مدتی در تیم روبین کازان من و علیرضا باهم بودیم اما هیچ خاطره‌ای از او ندارم (خنده). مرتضی زیاد کتاب بازی می‌کند، خدایی نکرده به او بگویید مصدومیتم این جاست، دکتر می‌شود و بیشتر از دو ساعت دراین‌باره صحبت می‌کند.

رقابت باعث پیشرفتم شده است

تیم ملی و فوتبال ایران مهاجمان خیلی خوبی دارد،می‌شود مهاجم خوب پیدا کرد همه خوب هستند و می‌توانند به تیم ملی کمک کنند. حضوردیگر مهاجمان در تیم ملی کار من را سخت نمی‌کند، کار خودم را انجام می‌دهم.می‌توان از بقیه مهاجمان چیزهای خوبی یاد گرفت یا آنها از ما یاد بگیرند تا به خودمان و تیم ملی کمک کنیم. من از چیزی نمی‌ترسم، چرا که رقابت و رفاقت ما سر جایش است. بعضی اوقات از رقابت می‌شود پیشرفت کرد، نمونه‌ی این مسئله خودم هستم که بسیار پیشرفت کرده‌ام.

چرا باید به گوچی حسادت کنم؟

من و رضا قوچان نژاد باهم خوب هستیم، من خیلی چیزها از نفرات قبلی شنیده‌ام چه خوب و چه بد، هم من به رضا و هم او به من کمک می‌کند. چرا باید به هم حسادت کنیم؟ بچه بازی است اگر ما به هم حسادت کنیم. آنهایی که من را می‌شناسند خوب می‌دانند که برایشان دعا می‌کنم و افتخارمی کنم اگر گل می‌زنند چون که ایرانی گل زده است یا اگر من در روسیه گل بزنم می گویند یک ایرانی گل زد.

به من سردار نگویید، سریک بگویید

زمانی که بچه بودم، برای هر اسم مخفف می‌گذاشتند و برای سردار، سریک انتخاب شده بود. همه من را سریک صدا می‌زنند، در گنبد و حتی در روسیه همبازیانم من را سریک صدا می‌زنند، کلاً هرکس با من نزدیک باشد من را سریک صدا می زند.

10 اسب دارم

یک اسب دارم که 18 ماهه است و اسمش سریک است. اولین اسب من بود که آقای رادان به من هدیه داد و این یک کادوی خیلی خوب بود. اکنون 10 اسب دارم و این را همه می‌دانند ترکمن‌ها 90 درصد والیبال و اسب سواری را بلد هستند. درمسابقات شرکت نکرده‌ام اما سوارکاری با اسب را بلدم.

تست تیم ملی نوجوانان والیبال نرفتم

من چهارده سالگی والیبال بازی می‌کردم، قرار بود برای تست تیم والیبال ملی نوجوان بروم اما قسمت نبود. یک روز قبل اینکه برای تست والیبال بروم، یک مربی در استان زنگ زد گفت بیا بازی کن بعد برای تست دادن برو، من گفتم باشه و به تیم ملی نوجوانان نرفتم. بعد از مسابقه که رفتم گفتند دیر آمدی.

دوست داشتم والیبالیست بشوم

الان از انتخابم راضی هستم و دوباره در این دوراهی قرار بگیرم بازهم بین والیبال و فوتبال، دومی را انتخاب می‌کنم. محبوبیتی که در فوتبال می‌توان به دست می‌آورد در هیچ ورزشی به دست نمی‌آید. پدرم با اینکه در تیم ملی والیبال هم بود من را تشویق می‌کرد که به فوتبال بروم. پدرم خیری از والیبال ندید، نه پول بود نه احترام و نه چیز دیگر، البته الان قضیه فرق کرده است و اگر یازده سالگی من در شرایط کنونی بود امکان داشت والیبالیست می‌شدم. من خودم علاقه خاصی به والیبال داشتم، دوست داشتم والیبالیست بشوم اما قسمت شد فوتبالیست شوم. من در تیم اسپکر ذخیره بودم، من نیمکت فرهاد قائمی بودم وجادارد نایب قهرمانی اسبش در مسابقات اسب سواری را تبریک بگویم.

با ملی پوشان والیبال پلی استیشن بازی کردم

سعید معروف، مهدوی و قائمی، مرندی دوستانم هستند و البته با سیدمحمدموسوی زیاد در ارتباط نیستم 12 ساله بودم بود این بازیکنان تیم ملی امید بودند و با این بازیکنان پلی استیشن بازی می‌کردم.

حقم نبود به جام جهانی بروم

ما برای اردوی پیش از جام جهانی در اتریش بودیم، سه بازی دوستانه انجام دادیم و من بازی مونته نگرو و آنگولا بازی کردم، استرس زیادی به خاطر سنم داشتم. آرزویم بود به جام جهانی می‌رفتم. اگر دعوت می‌شدم جوان‌ترین بازیکن جام جهانی می‌شدم. قبول دارم در این مسابقات خوب کار نکردم، حق را به سرمربی تیم ملی می‌دهم که من را نبرد. شایداگر من را می‌برد حرف و حدیث به وجود می‌آمد.

مقایسه با مسی تمرکزم را از بین برد

من را با لیونل مسی مقایسه می‌کردند و این مقایسه مغزم را کمی تحت تأثیر قرار داده بود و من تمرکزم را از دست داده بودم که مثل مسی بازی کنم. من 18 ساله بودم و تحت تأثیر این حرف‌ها قرار گرفتم.

کی روش دروغ نمی‌گوید

خیلی خوب است کی روش به من اعتقادویژه دارد و امیدوارم بتوانم کمک کنم. اولین بازی من در تیم ملی براب کره جنوبی بود که خداراشکر توانستم گل بزنم و آن بازی را 1-0 بردیم. بعضی اوقات کی روش یک سری حرف‌ها می زند که حتی در لیگ روسیه آنها را انجام داده‌ام و به من کمک کرده است. کی روش از نظر شخصیت و رفتاری فوق العاده است ما همگی پشت کی روش هستیم، دروغ نمی‌گوید و هرچی هست راستش را می‌گوید.

دنبال سایه کی روش بودیم اما اکنون ...

قبل از اینکه کی روش به ایران بیاید این‌گونه نبود، دنبال سایه‌اش بودیم که بیاوریمش، امیدوارم انتقادها منصفانه بشود. کی روش جوانان خیلی با استعدادی را معرفی کرد که وجودشان برای آینده فوتبال ایران خوب است. این تغییر دادن برای جام جهانی روسیه خیلی مفیداست.

دلیل نداشت برای تیم ملی روسیه بازی کنم

مدیر فنی ما در روبین کازان بسیار با من لج بود و می‌خواست با فوتبال من بازی کند، به من و یک بازیکن گرجستانی گفت اگر می خواهید برای تیم ملی روسیه بازی کنید و ما قبول نکردیم. اگر قبول می‌کردم غیرت ایرانی نداشتم، خیلی خوشحالم دارم برای تیم ملی ایران بازی می‌کنم و دلیلی نداشت برای تیم روسیه بازی کنم.

اینستاگرام من بخاطرهواداران است

من به خاطر هوادارانم به اینستاگرام می‌آیم، انرژی در آنجا زیاد است و این انرژی به من انگیزه بسیاری می‌دهد. من به رکورد کسی در اینستاگرام فکر نمی‌کنم و مهم همان انرژی مثبت است. طبیعی است که انرژی منفی نز در آن باشد.


این مصاحبه با گفتن کلمه خداحافظ به زبان روسی از سوی سردار آزمون در جواب مصاحبه دیروزسعیدعزت الهی با "ورزش 1379" پایان یافت: "پاکا "

به گزارش "ورزش 1379"، 8 تیم اول گروه های هشت گانه به علاوه 4 تیم از بهترین تیم های دوم جدول، 12 تیم نهایی مرحله نهایی مقدماتی جام جهانی را تشکیل خواهند داد تا در دو گروه 6 تیمی با یکدیگر به رقابت بپردازند. در آن مرحله، دو تیم اول دو گروه به طور مستقیم به جام جهانی خواهند رفت و برنده تیم های سوم دوگروه به سراغ نماینده حاضر از کنکاکاف در پلی آف می روند تا در صورت پیروزی پنجمین نماینده آسیا در جام جهانی را تشکیل بدهند. 

اکنون به بررسی تیم های احتمالی صعود کننده در گروه های هشت گانه می پردازیم:

گروه A –  تیم اول؛ عربستان

در این گروه که تیم های عربستان و امارات و فسطین و مالزی و تیمور شرقی حضور دارند عربستانی ها با 13 امتیاز و با توجه به بازی های باقیمانده می توانند به عنوان اولین تیم صعود کننده از این گروه باشند. 
اما برای تیم دوم امارات 10 امتیازی و فلسطین 9 امتیازی رقابت سختی با یکدیگر خواهند داشت، تنها برگ برنده اماراتی ها بازی کمتر آنهاست، اماراتی ها اکنون با 5 بازی 10 امتیازی هستند و فلسطینی ها نیز با 6 بازی 9 امتیازی هستند. 

گروه B – تیم اول؛ اردن و شاید استرالیا

در این گروه نیز اردن، استرالیا، قرقیزستان، تاجیکستان و بنگلادش حضور دارند و در حال حاضر اردنی ها بالاتر از قهرمان جام ملت های آسیا ایستاده اند. این دو تیم با 5 بازی و اختلاف یک امتیازی (اردن 13 و استرالیا 12 امتیاز) یقینا تیم های اول و دوم این گروه را تشکیل خواهند داد. 

گروه C – تیم اول؛ قطر

قطر، هنگ کنگ، چین، مالدیو و بوتان نیز در این گروه به بازی پرداختند و قطری ها با کسب تمام امتیازات، اکنون نام خود را به عنوان اولین تیم صعود کننده مطرح کردند. 
اما برای تیم دوم باید به سراغ هنگ کنگ و چین رفت چراکه هنگ کنگی ها با 13 امتیاز از 6 بازی و چینی ها نیز با 10 امتیاز از 5 بازی در رده دوم و سوم این گروه به سر می برند. 

گروه D – تیم اول؛ ایران 

تیم های گروه چهارم نیز ایران، عمان، ترکمنستان، گوام و هند با یکدیگر به رقابت می پردازند، ایران و عمان 11 امتیازی قطعا تیم های اول و دوم این گروه خواهند بود و با توجه به بازی های باقیمانده تیم ملی کشورمان با گوام و هند و عمان (در ایران) احتمال اولی تیم ملی ایران در این گروه بیشتر از سایر تیم ها خواهد بود. 

گروه E – تیم اول؛ ژاپن 

ژاپن، سوریه، سنگاپور، افغانستان و کامبوج تیم های گروه پنجم این بازی ها هستند و ژاپن و سوریه دو تیمی بودند که در تمام هفته ها تیم های اول و دوم بودند و با توجه به تجربه بین المللی این دو تیم و البته امتیاز بیشتر می توان ژاپن را به عنوان تیم اول دانست و سوریه نیز که در بازی مستقیم با حریفش به بازی خواهد پرداخت تیم دوم دانست.

گروه F – تیم اول؛ تایلند

بعد از تعلیق اندونزی از این بازی ها، تایلند، عراق، ویتنام و چین تایپه تیم های این گروه هستند و تایلندی‌ها یقینا اولین تیم صعود کننده از این گروه هستند زیرا اختلاف امتیاز بالایی با سایر تیم ها دارند. عراقی ها با 5 امتیاز از 3 بازی تیم دوم هستند که احتمالا در همین رده نیز باقی خواهند ماند. 

گروه G – تیم اول؛ کره جنوبی

کره جنوبی، کویت، لبنان، میانمار و لائوس در حالی در این گروه به سر می برند که کره ای ها با کسب هر 15 امتیاز ممکن در 5 بازی خود توانستند نام خود را به عنوان اولین تیم صعود کننده از این گروه دانست. کویت و لبنان 10 امتیازی نیز تیم هایی هستند که می توانند برای دومی بجنگند، البته برگ برنده کویتی ها یک بازی کمتر آنها نسبت به لبنانی هاست که می توانند با 3 احتمالی آن به عنوان دومی چشم داشته باشند. 

گروه H – تیم اول؛ کره شمالی 

دیگر تیم کره ای نیز در گروهی که شامل کره شمالی، ازبکستان، فیلیپین، بحرین و یمن است نام خود را در حال حاضر به عنوان اولین تیم ثبت کرده اند. البته اختلاف امتیاز آنها با ازبکستانی ها بسیار کم (یک امتیاز) است و ممکن در بازی های آتی نام تیم اول این گروه تغییر کند اما آن چیزی که احتمالا تغییری نخواهد داشت حضور تیم دیگری مانند فیلیپین 7 امتیازی در بین دو تیم اول است. 

بنابراین عربستان، اردن (استرالیا)، قطر، ایران (عمان)، ژاپن (سوریه)، تایلند، کره جنوبی و کره شمالی (ازبکستان) تیم هایی هستند که تاکنون نام خود را به عنوان تیم های احتمالی اول صعود کننده به مرحله بعد مطرح کرده اند.

به گزارش "ورزش 1379"، این نفرات از نظر تعداد کلین‌شیت در فوتبال ملی رتبه‌های برتر را دارند.

1. احمدرضا عابدزاده 37 بار در 79 بازی ـ میانگین کلین شیت: 46 درصد

عابدزاده در فوتبال ملی ما صاحب یک رکورد قابل توجه است بدین‌گونه که او در هیچ کدام از بازی‌های ملی‌اش طی 90 دقیقه بیش از 2 گل نخورده است حتی برابر آلمان.

2. سیدمهدی رحمتی 36 بار در 76 بازی ـ میانگین کلین شیت: 47 درصد

عملکرد او جذابیت ویژه‌ای دارد هر چند در دوره حضور او از بازی برابر قدرت‌های درجه اول محروم بودیم با این حال در مهمترین بازی ملی با حضور او 4 گل از مکزیک خوردیم.

3. ناصر حجازی 28 بار در 59 بازی ـ میانگین کلین شیت: 47 درصد

مرحوم حجازی از جهت میانگین کیفی حریفان ایران سخت‌ترین رقبا را داشت و درون دروازه تیم‌ملی در مصاف با بزرگانی مثل هلند(نایب قهرمان جهان)، لهستان(تیم سوم جام‌جهانی و قهرمان المپیک)، شوروی سابق، پرو، اسکاتلند، فرانسه، رومانی و ... بازی کرد. 

4. ابراهیم میرزاپور 26 بار در 77 بازی ـ میانگین کلین شیت: 33 درصد

در بین گلرهای برتر از حیث تعداد بازی بدترین آمار را داشته است. میرزاپور در جام‌جهانی 2006 برابر پرتغال و مکزیک هم از دروازه ایران دفاع کرد. آمار او از یک حیث قابل دفاع است، او در بازی‌های ملی بیش از 3 گل دریافت نداشته است.

5. منصور رشیدی 15 بار در 20 بازی ـ میانگین کلین شیت: 75 درصد

درست است که در بازی‌های المپیک مونیخ در 3 بازی 9 گل خورد اما بازی‌های تیم‌ملی در جام ملت‌های آسیا یک رکورد توسط او ثبت کرد. در سال 1976 ما در حالی قهرمان آسیا شدیم که حتی یک گل هم نخوردیم. منصور رشیدی در 11 بازی ملی متوالی گل نخورد.

6. علیرضا حقیقی 12 بار در 21 بازی ـ میانگین کلین شیت: 57 درصد

علیرضا حقیقی دروازه‌بان حال حاضر تیم‌ملی صاحب رکوردی ویژه است و اگر تک بازی تعویضی او را هم محاسبه کنیم تعداد بازی های او با کلین‌شیت به 13 می‌رسد.

7. بهزاد غلامپور 11 بار در 27 بازی ـ میانگین کلین شیت: 40 درصد

غلامپور در مسابقات مقدماتی جام‌جهانی 1994 آمریکا در 5 بازی 11 گل خورد و یکی از بدترین آمارهای تاریخ فوتبال را ثبت کرد. اما در بازی‌های آسیایی 1998 بانکوک جبران مافات کرد و در 5 بازی آخر تیم‌ملی تنها یک گل خورد.

8. حسن رودباریان 10 بار در 17 بازی ـ میانگین کلین شیت: 58 درصد

رودباریان که در جام ملت‌های 2007 گلر اول تیم‌ملی بود آمار خوبش را مدیون تعداد بازی هایش برابر آسیایی‌هاست. 

9. پرویز برومند 10 بار در 20 بازی ـ میانگین کلین شیت: 50 درصد

برومند گلر اول تیم‌ملی در جام ملت‌های 2000 بود و مثل رودباریان در بازی‌های ملی‌اش به دیوار بلندی برنخورد. 

10. عزیز اصلی 10 بار در 24 بازی ـ میانگین کلین شیت: 41 درصد

دروازه‌بان اول تیم‌ملی در المپیک 1964 توکیو و جام ملت‌های 1968 بود، مردی که در هفته اول اردیبهشت امسال در آلمان جان به جان آفرین تسلیم کرد.

11. بهروز سلطانی 9 بار در 17 بازی ـ میانگین کلین شیت: 52 درصد

مرد اول دروازه‌بان‌های نیمه اول دهه 60 تیم‌ملی در بازی‌های آسیایی 1982 و جام‌ملت‌ها‌ی 1984 گلر اول تیم‌ملی بود و در بازی‌هایی هم که گل خورد تنها یک و حداکثر دو گل از حریفان دریافت داشت. 

12. وحید طالب‌لو  7 بازی در 14 بازی ـ میانگین کلین شیت: 50 درصد

طالب‌لو در بازی‌های ملی اندکی نسبت به دوران اوجش بازی کرد و در هیچ تورنمنتی گلر اول تیم‌ملی نشد. 

13. نیما نکیسا 6 بار در 13 بازی ـ میانگین کلین شیت: 46 درصد

دروازه‌بان ایران در جام‌ملت‌ها‌ی 1996 آسیا بود و در بازی‌های آسیایی 1998 هم گلر اول تیم‌ملی بود که به علت دو اشتباه جای خود را به غلامپور داد.

14. هادی طباطبایی 6 بار در 14 بازی ـ میانگین کلین شیت: 42 درصد

هادی طباطبایی هم در هیچ تورنمنتی گلر اول تیم‌ملی نبود اما در برخی از بازی‌های تیم‌ملی مثل بازی برابر دانمارک در کپنهاگ عالی کار کرد. 

15. بهرام مودت 5 بار در 10 بازی ـ میانگین کلین شیت: 50 درصد

در دهه 50 زیرسایه حجازی و رشیدی قرار داشت. او دروازه‌بان دوم ایران در جام‌جهانی 1978 بود. 

16. رحمان احمدی 5 بار در 10 بازی ـ میانگین کلین شیت: 50 درصد

در مقدماتی جام‌جهانی 2014 در غیاب رحمتی در 3 بازی سرنوشت‌ساز ایران گل نخورد و به تاریخ الصاق شد.

17. امیر آقاحسینی 3 بار در 7 بازی ـ میانگین کلین شیت: 60 درصد

دروازه‌بان اول ایران در بازی‌های آسیایی 1951 دهلی و بهترین گلر نسل اول تیم‌ملی بود. 

18. محمد بیاتی 3 بار در 7 بازی ـ میانگین کلین شیت: 42 درصد

دروازه‌بان دوم تیم‌ملی در سالیان واپسین دهه 30 و ابتدای دهه 40 بود. 

19. داود فنایی 3 بار در 7 بازی ـ میانگین کلین شیت: 42 درصد

مثلث رقابت او با برومند و طباطبایی رفته رفته گرم می‌شد که ناگهان میرزاپور از راه رسید و یک تنه مسیر رقابت این 3 را بست.

20. احمد سجادی 3 بار در 8 بازی ـ میانگین کلین شیت: 37 درصد

دروازه‌بان اول تیم‌ملی در بازی‌های آسیایی 1986 سئول بود که فروغ ویژه‌ای در فوتبال ملی نداشت. 
از حیث میانگین اما رکورد منصور رشیدی، علیرضا حقیقی، حسن رودباریان، بهروز سلطانی و امیر آقاحسینی جذاب‌تر از دیگران است، این نفرات در بیش از نصف بازی‌هایشان کلین شیت داشته‌اند.

به گزارش "ورزش 1379"، سعید عزت الهی در مصاحبه ای اختصاصی، در رابطه شرایط خود در گذشته و وضعیت فوتبالی اش از ابتدا تاکنون سخن گفت:

درس خوان حرفه ای بودم ولی فوتبال نگذاشت ادامه دهم
دوران ابتدایی را در مدرسه بهار آزادی گذراندم، دوران راهنمایی را در مدرسه غیرانتفاعی البرز بودم که با معدل 19.90 کلاس سوم راهنمایی را به پایان رساندم، بعد از آن به دبیرستان نقش دانش آمدم، سال اول دبیرستان را با معدل 19 و سال دوم را با معدل 18.65 گذراندم ولی درگیری ام با فوتبال و حضورم در تیم ملی، اردوها و سفرها باعث شد تا نتوانم در امتحانات نهایی شرکت کنم و دیپلمم را بگیرم و اخیرا اقدام کرده ام تا بتوانم دیپلم را نیز بگیرم. من اگر درسم را ادامه می دادم علاقه داشتم در مهندسی عمران به تحصیل بپردازم. 



من، پدرم و عمویم، هر سه هافبک هستیم
از سن شش و هفت سالگی در مدرسه فوتبالی که پدرم آن را دایر کرده بود حضور داشتم، با توجه به خانواده ورزشی که داشتم ژن ورزشی در من هم بود، پدر و عمویم فوتبالیست بودند و من هم با توجه به علاقه ام به این سمت آمدم، عمویم قادر عزت الهی در لیگ تخت جمشید هافبک ملوان بود و پدرم نیز هافبک وسط ملوان بودو دو دوره نیز با این تیم در دهه شصت قهرمان جام حذفی شد، من هم با توجه به خصوصیاتی که داشتم این پست را انتخاب کردم.

به خاطراضافه وزن نیمکت نشین شدم
 تا سن 11 سالگی در آکادمی پدرم بودم و بعد از آن به شهرداری انزلی رفتم و نونهالان را تا زیر 14 سال در آنجا حضور داشتم، بعد از آن نمی دانم به دلیل چه چیزی بود که اضافه وزن پیدا کرده بودم و زمانی که در نونهالان ملوان بودم مربیان می گفتند که از نظر استعداد فوتبالی شرایط خوبی دارم اما کمی اضافه وزن دارم و باید وزنم را پایین بیاورم و از نظر بدنی پایین تر از بچه های دیگر بودم و باید گفت وزنم نرمال یک فوتبالیست نبود، بنابراین بیشتر نیمکت نشین می شدم.

پدرم من را از تیم ملی خط زد
 بعد از آن سعی کردم خودم را روی فرم بیاورم و تمریناتم را بیشتر کردم و تبدیل به کاپیتان تیم نوجوانان ملوان شدم و بعد از آن نیز به تیم ملی دعوت شدم. آقای دوستی مهر سرمربی تیم ملی نوجوانان بود و پدرم هم کمک ایشان بود، آقای دوستی مهر می گفتند اعتقاد به پرسینگ دارند و من به درد این سیستم نمی خورم و با توجه به حضور پدرم در آن تیم من خط خوردم و می توان گفت پدرم من را از آن تیم ملی خط زدند، در آن زمان من 15 ساله بودم.
حضورم پدرم در فوتبال همیشه یک امتیاز برای من بوده است، چرا که او تمام شرایط این فوتبال را لمس کرده بود، آدم های زیادی را دیده بود که می خواستند فرزندشان فوتبالیست شود و از طرفی هم استعداد و علاقه به فوتبال را بین بازیکنان خوب می شناخت. 


جلوی موتور پدرم می نشستم
هیچوقت بچه لوسی نبوده ام و همیشه افتخار می کنم به گذشته ای که داشته ام، من در دوران کودکی به همراه خانواده ام در خانه های سازمانی که مخصوص کارکنان نیروهای دریایی بود زندگی می کردم، بهرحال پدرم در استخدام نیروی دریایی بود. همیشه با موتور گازی که برای پدرم بود به جاهای مختلف می رفتم. یادم می آید همیشه جلوی موتور می نشستم، خداوند کمک کرد و زندگی مان روی روال افتاد، هیچ وقت زندگی ما به گونه ای نبود که همه چیز برایم مهیا باشد. از دوران کودکی آنقدر طعم یک سری سختی ها را چشیده ام که اکنون قدر زندگی را بدانم.

از آن تیم ملی نوجوانان، الان کسی نیست
از آن تیم ملی نوجوانانی که من در آن بازی می کردم متاسفانه هیچ یک از بازیکنانی که حضور داشتند به مدارج بالاتر راه پیدا نکردند، البته خیلی از آنها بازیکنان بااستعداد و شایسته ای بودند، بعضی ها دچار بدشانسی و یا مصدومیت شدند، اما در تیم ملی جوانانی که سال بعدش حضور داشتیم چند نفر اکنون در لیگ برتر کم و بیش حضور دارند و به میدان می روند. ولی امیدوارم جوان ها بیشتر به میدان بیایند و باشگاه ها هم کمک کنند زیرا همانطور که می بینیم تیم ملی به جوانان نیاز دارد. 

به یکباره تصمیم گرفتم
یادم می آید یک بار برای تورنمنت قزاقستان از تیم ملی نوجوانان خط خوردم، پدرم آمد و با من صحبت کرد که باید زندگی ام را هدف گذاری کنم و بدانم که دقیقا چه چیزی از زندگی می خواهم، ایشان به من گفت که اگر نمی خواهی فوتبال بازی کنی به درست ادامه بده زیرا همانطور که گفتم درسم هم بسیار خوب بود و در رشته ریاضی و فیزیک تحصیل می کرد. بعد از آن سه ماه که تیم نوجوانان تعطیل بود من به تمرینات اختصاصی پرداختم و حتی مربی بدنساز گرفتم.

 
پدرم فشار می آورد تا به سطح اول فوتبال بیایم
پدرم هم مانند باقی پدرها خواستار پیشرفت پسرش بود اما با توجه به اینکه آشنایی زیادی با فوتبال داشت هیچگاه سفارش من را به کسی نکرد و همیشه فشار را به من وارد می کرد تا بتوانم خودم را به سطح اول برسانم، همیشه می گفت تو باید خودت حقت را بگیری نه اینکه من به سفارش کنم. 

بازهم توانستم به تیم ملی نوجوانان دعوت شوم
دنبال این بودم که برای اینکه پدرم از زیر فشار بیرون بیاید به خودم تکانی بدهم و بعد از آن سه ماه، که تیم نوجوانان در مسابقات لیگ بود در هشت تیم ایران قرار گرفتیم و سپاهان و فولاد و ذوب آهن و چند تیم دیگر رقبای ما بودند، این ها تیم هایی بودند که در فوتبال پایه بسیار قوی بودند، آقای دوستی مهر و دستیارانش این مسابقات را تماشا می کردند و بازیکن به تیم ملی دعوت می کردند، یادم می آید که حدود 10 بازیکن تیم سپاهان در تیم ملی نوجوانان حضور داشتند. در آن بازی ها ماتوانستیم قهرمان شویم و من هم کاپیتان تیم بودم و آن بازی ها باعث شد تا دوباره به تیم ملی نوجوانان دعوت شوم. 



دوستی مهر هم تغییرات من را فهمید
بعد که به اردو آمدم آقای دوستی خودشان دیدند که شرایطم خیلی نسبت به قبل عوض شده است، به همین دلیل کم کم به من فرصت داد و بعد از آن در تورنمنت قزاقستان که فصل قبلش خودم خط خورده بودم حضور پیدا کردم و عنوان بهترین بازیکن جام شدم، بعد از آن روال من در تیم ملی نوجوانان ادامه پیدا کرد، به مسابقات آسیایی که جزء چهار تیم رفتیم حضور داشتم و بعد به جام جهانی رفتیم و در آنجا توانستیم استرالیا را 5 بر 1 شکست دهیم. 

محمد احمدزاده، من را به بزرگسالان برد
بعد از آن به باشگاه برگشتیم، آن موقع من در تیم جوانان ملوان بودم، در همان سال اول باید می رفتم با تیم بزرگسالان تمرین می کردم، من و صادق محرمی دو بازیکنی بودیم که در تیم نوجوانان حضور داشتیم و آقای احمدزاده ما را به تیم بزرگسالان دعوت کرده بود، ایشان می خواست از نزدیک شرایط ما را ببیند و باورم نمی شد در اولین بازی دوستانه ای که داشتیم در زمین حضور داشتم و در بازی های لیگ نیز در اولین بازی مقابل سایپا روی نیمکت بودم و از دومین بازی در مقابل راه آهن به میدان رفتم. 

حضور در اسپانیا باعث شد روی پای خودم بایستم
همیشه گفتم اولویتم با تیم های اروپایی بوده است، در هفته آخر زمانی که برای نقل و انتقالات داشتیم پیشنهادی از باشگاه اتلتیکومادرید آمد و با مشورتی که با بزرگان داشتم، تصمیم گرفتم به آنجا بروم. اتلتیکو بزرگترین حسنی که برای من داشت این بود که بتوانم روی پای خودم بایستم وتنها زندگی در یک کشور غریب شرایط خاصی می طلبد و بسیار سخت است و برای من هم خیلی سخت بود اما توانستم رفته رفته خودم را پیدا کنم و بزرگترین درس برای من این بود که یک فوتبالیست در ابتدا باید به خود باوری برسد و اینکه فوتبالیستی که به اینجا رسیده قطعا می تواند به جاهای بزرگتر هم برسد.


کاپیتان اتلتیکو، اولین بازیکنی بود که به من خوشامد گفت
حضور در اسپانیا تجربه ای فوق العاده ای برای من بود و تمرین کردن در کنار بزرگانی مثل تورس تجربه ارزشمندی برای من بود و برای هر فوتبالیستی درس بزرگی بود. روز اولی که سر تمرینات تیم رفتم، گابی کاپیتان آنها اولین بازیکنی بود که به من خوش آمد گفت و باقی بازیکنان هم برای احترام به صف ایستاده بودند، آنجا و در آن سطح حتی ذره ای غرور هم دیده نمی شد، آنها در تمرینات از جوان ها به خوبی حمایت می کنند. چیزهای بسیار خوبی من از آنها یاد گرفتم.



دیدار با تورس در فراری قرمز
قبل از یکی از دیدارهایی که در وینسته کالدرون از سری مسابقات چمپیونز لیگ داشتیم ، ماشین یکی از دوستانم دست من بود و مجبور شدم برای تمرین ساعت 10 صبح با ماشین پژوی او به تمرین بروم، می خواستم ماشین او را بیرون از استادیوم پارک کنم اما محافظین گفتند ماشین را به پارکینگ استادیوم ببرم، وقتی که من وارد پارکینگ شدم، نمی دانم چه اتفاقی افتاد که کل پارکینگ پر از دود اگزوز ماشینی شد که دست من بود و در همین زمان همه برگشتند تا ببینند چه کسی و با چه ماشینی آمده است! هرطوری بود ماشین را پارک کردم و تا آمدم که پیاده شوم دیدم فرناندو تورس با فراری قرمز رنگش آمد و کنار این ماشین پارک کرد و من هم برای این که من را نبیند مجبور شدم به بهانه ای خود را داخل ماشین پنهان کنم تا او برود. 

اسپانیایی راحت بود اما زبان روسی پر از اشکال هندسی است!
وقتی در اسپانیا بودم راحت توانستم این زبان را یاد بگیرم، برای نوشتن از زبان انگلیسی کمک می گرفتم و برای صحبت کردن هم بعد از چند ماه به خوبی راه افتادم اما وقتی به روسیه رفتم دیدم زبان بسیار متفاوتی دارند، فقط برای خداحافظی کردن آن طوری که من حساب کردم دو خط باید صحبت می کردم، بعد گفتم نوشتن را یاد بگیرم که آن هم دیدم انواع و اقسام اجسام هندسی در کلمات آنها به کار می رود و بنابراین ترجیح دادم فعلا کاری در این زمینه نکنم.

من و سردار، سه ماه است فقط دو مدل غذا می خوریم
سردار هم سه سال است که آنجا حضور دارد، اولین باری که با هم به رستوران رفتیم گفتم تو که اینجا بودی و زبانت خوب است بگو چه چیزی بخوریم گفت من که نمی توانم بخوانم بیا از روی شکل ها تشخیص بدهیم و تا الان نزدیک به سه ماه است که ما فقط دو مدل غذا را بلدیم که آن ها را سفارش می دهیم!

از سه بازی دیگر برای روستوف بازی می کنم
در روستوف هم شرایط خوبی دارم، بعد از بدشانسی که من آوردم آقای بردیف به من لطف داشتند و در تمام اردوها من را همراه تیم بردند تا از شرایط دور نشوم و سه بازی دیگر باقی مانده تا نیم فصل به اتمام برسد و بعد از آن دیگر من می توانم در خدمت تیم باشم و به بازی هایم بپردازم. 



به احسان گفتم اوت را بلند بیندازد
در بازی برابر ترکمنستان برخلاف جریان بازی ما گل را دریافت کردیم و همه ما شوکه شدیم ولی بعد از آن همه سعی کردیم سریع به فاز هجومی برگردیم و بتوانیم جبران کنیم. اتفاقا احسان در لحظه که توپ به بیرون رفت می خواست آن اوت را کوتاه بیندازد اما من از او خواستم این اوت را بلند پرتاب کند که خدا را شکر به من رسید و من هم توانستم گلزنی کنم.

بعد از گل اسم پدر و مادرم را بوسیدم
وقتی توپ زیر پایم افتاد یک لحظه دیدم دو نفر جلوی من هستند و بنابراین نمی توانم به عرض بروم و باید به عمق بزنم، در غیر اینصورت برای اینکه توپ دست آنها نیفتد باید پشت به دروازه می شدم و آن توپ خراب می شد، بنابراین به عمق زدم و خداراشکر دریبل هایم هم گرفت و توانستم دل مردم را شاد کنم. بعد از گل اول اسم پدر و مادرم را بوسیدم و به سمت کی روش رفتم و البته به سمت پدرم که در جایگاه حضور داشت علامت قلب نشان دادم. 


سورپرایز تیم ملی، رفاقت آن است
من در تمام رده های سنی در تیم ملی بودم اما بعد از اینکه به تیم ملی آمدم چیزی که من را شگفت زده کرد رفاقتی بود که بین بازیکنان بود و آقای کی روش یک همدلی بین بچه ها انداخته است که اول به تیم ملی کشورمان فکر کنیم و بعد از آن به خودمان و به همین دلیل است که هرکسی که از یک دقیقه تا نود دقیقه در بازی حضور داشته باشد فقط به فکر تیم ملی است و این نکته مثبتی است که مربیان بعد از کی روش هم در تیم ملی می توانند آن را سرلوحه خودشان قرار دهند. 

کی روش می خواهد ساده بازی کنم
از نظر فنی هم من در حدی نیستم که بخواهم درباره ایشان نظر بدهم و همیشه هرکاری که از من می خواهند را در زمین پیاده می کنم. مهمترین چیزی که کی روش از من می خواهد این است که همیشه ساده بازی کنم و سرعت بازی را بالاتر ببرم تا اینکه بخواهم پاس آخر را بدهم، البته جای ریسک دارد اما من همیشه سعی می کنم به این ترتیب که می گویند بازی کنم. 


دست بوس خانواده و هواداران هستم
پدرم نعمتی بود که خداوند به من داده بود و هرچیزی که دارم اول لطف خداوند بوده و بعد کمک های خانواده ام، بعد از بازی تیم ملی وقتی با مادرم صحبت می کردم دیدم صدایش گرفته است، همیشه مدیون پدر و مادرم هستم و سر همه نمازهایم از خداوند می خواهم کمکم کند تا باعث افتخار آنها بشوم، همیشه دست بوس آنها و همه هوادارانی که در بازی برابر ترکمنستان آمدند و ما را تشویق را می بوسم و امیدوارم بتوانیم خوشحال شان کنیم.

به گزارش"ورزش 1379"، تیم ملی ایران توانست پس از 22 سال ترکمنستان را در آزادی و کنار 30 هزار هوادارش شکست دهد.با هم اولین های این دیدار مهم و شیرین برای ایران را بررسی می کنیم: 

اولین برد کی روش 

کارلوس کیروش تا کنون دوبار برابر تیم ملی ترکمنستان قرار گرفته بود و بعد از تساوی در بازی رفت توانست این تیم را در آزادی شکست دهد.


اولین برد 3-1 در اولین دیدار رسمی در تهران

تیم ملی ایران در دو برد قبلی 2-1 بازی را به نفع خود تمام کرده بود و این اولین برد با نتیجه 3-1 تاریخ تیم ملی برابر تیم ترکمنستان بود، تیمی که 22 سال برابر ایران مقاومت کرده بود.این اولین دیدار رسمی دو تیم در ایران بود.دوبازی قبلی که این دوتیم انجام داده بودند به عنوان بازی رسمی به حساب نمی آمد و آن بازی ها در جام اکو انجام شده بود.

اولی کاپیتانی دژاگه و اولین گل با بازوبند

کازلوس کیروش که با لشکری مصدوم و غایب به دلیل ویزا به مصاف ترکمنستان رفته بود ، اشکان دژاگه را کاپیتان تیم تیم خود انتخاب کرد.این اولین تجربه دژاگه به عنوان کاپیتان تیم ملی بود که توانست در اولین بازی کاپیتانی اش نیز گل بزند و بازی درخشانی از خود به جای بگذارد.

اولین بازی پورقاز و کمال

دیدار برابر ترکمنستان اولین بازی ملی کمال کامیابی نیا و عزت الله پورقاز به حساب می آمد.عزت پورقاز از ابتدا و درکنار پورعلی گنجی به عنوان دو مدافع میانی انجام وضیفه کرد و کمال در دقیقه 80 به جای عزت الهی به میدان آمد.


اولین گل ملی عزت الهی 

سعید عزت الهی توانست در این بازی پس از چند تجربه ملی اولین گلش را فوق العاده به ثمر برساند.او پس از این گل به آغوض کارلوس کیروش رفت و شادی اش را با او تقسیم کرد.


اولین گل پورعلی گنجی درآزادی

مرتضی پورعلی گنجی که در بازی با عراق آن گل زیبا و دیدنی را در مسابقات جام ملت های آسیا زده بود بازهم به همان سیک و این بار در برابر ترکمنستان گلزنی کرد.این اولین گل پورعلی گنجی در آزادی بود.