گفتگوی اختصاصی "ورزش سه" با سرمربی سابق رئال مادرید
سرمربی سابق رئال مادرید در گفتوگوی ویژه با "ورزش سه" در کانادا، خاطرات حضور خود در مادرید را بازگو کرده است. این یک مصاحبه ویژه پیش از الکلاسیکوست.
به گزارش "ورزش 1379"، بنیتو فلورو مربی تیمملی کانادا که تجربه مربیگری در کشورهای مراکش، مکزیک، اکوادر و ژاپن را پشت سر گذاشته و علاوه بر آن در تیمهای باشگاهی مشهور اروپای مثل رئالمادرید و آلباسته را برعهده داشته است. با او درباره الکلاسیکو و مسائل روز فوتبال اروپا به صحبت نشستیم. اما موضوعی که جالب و قابل توجه به نظر میرسد این است که ایشان در سال 2008 از فدراسیون ایران پیشنهاد کار در تیمملی را دریافت کرده است. او با مهدی غفاری روزنامهنگار ایرانی ساکن کانادا گفتوگویی بسیار خواندنی انجام داده که قسمت دوم آن را در ادامه ملاحظه خواهید کرد. این مصاحبه ویژه را بخوانید و ویدئوی آن را تماشا کنید. این هدیه ما به خوانندگان "ورزش سه" پیش از الکلاسیکو است:
* مسی در هفتههای اخیر مصدوم بوده و بارسلونا در این بازیها توانست بازیهای خود را ببرد و در واقع نیمار و سوارز توانستند خوب بازی کنند. به نظر شما آیا حضور مسی در این بازی ضروری است یا اینکه بارسلونا میتواند با این سیستم بازی کند و مشکلی برایشان ایجاد نخواهد شد؟
وقتی تیمی مسی، بازیکنی که جزو 5 بازیکن برتر روی کره زمین که تا حالا به دنیا آمده، را داشته باشد و آماده باشد برای چه نباید از او استفاده نکنیم؟ به نظر من هیچ نکته مثبتی در عدم استفاده از این بازیکن وجود ندارد. نکتهای که باید در نظر گرفته شود آن است که این بازیکن آماده است یا نه. اگر آماده نیست که آن یک بحث دیگری است ولی اگر آماده است و شرایط بازی را دارد، به نظر من باید بازی کند.
* شما 2 نوبت در رئال مادرید کار کردید 2005 مدیرفنی و در فصل 94ـ93 و 93ـ92 هم به عنوان سرمربی در این تیم حضور داشتید، شرایط کار کردن در این تیم چطور است؟
کار کردن در تیمهایی که رسانهها روی آن تسلط دارند خیلی سخت و فشارها زیاد است. فشار در تیمهای کوچک زیاد است چه برسد به تیمهای بزرگ. علت این فشارها هم آن است که عدهای نامحدود مدام در حال نظر دادن در روزنامه، مجله، تلویزیون، رادیو و همه جا صحبت میکنند و فشارهای زیادی روی تیم وارد میکنند. بنابراین شرایط در این زمان شرایط سختی است.
* روند قرارداد بستن در تیمهای بزرگ اروپایی به چه صورت است؟
در تیمهای بزرگ بیشترین کار را مدیرعامل انجام میدهد حتی در زمینه عقد قرارداد با بازیکن، خیلی وقتها از مربی هم نظر میخواهد ولی بیشتر مواقع این خود اوست که با بازیکنان بزرگ قرارداد میبندد. البته مدیرعامل در مورد پست بازیکنها با سرمربی تیم مشورت میکند و از او درباره نقاطی که نیازمند بازیکن هستی سوال میکند و براساس نیازهای تیم، بازیکن را جذب میکند. گاهی وقتها تو نظرت را در مورد پست بازیکنها میدهی اما مدیرعامل کار خودش را انجام میدهد. در واقع این مدیرعاملها هستند که تصمیمگیری نهایی را برای جذب بازیکن انجام میدهند.
* انتخاب سرمربی در تیمهای بزرگ دنیا به چه صورت است، گاها دیده میشود که یک مربی نتیجه میگیرد اما او را از تیم اخراج میکنند و یک سرمربی در حد یک تیم بزرگ نیست اما او را استخدام میکنند. نحوه این استخدامها چگونه است؟
این هم باز مربوط به مدیرعامل تیم است. مدیرعامل میتواند با نظرخواهی از دوستان روزنامهنگار یا بازیکنانی که در تیم حضور دارند یا از مربیان دیگر در تیمهایی که ارتباط دارد نظرخواهی کند. میتواند حرف هیچ را گوش ندهد و کسی که خودش مدنظر دارد و به معیارهایی انتخابیاش نزدیک است را انتخاب کند.
* در مورد بازی رئال و رافائل بنیتس صحبت کنید. مقابل پاری سن ژرمن خیلی بد بودند و باید میباختند اما بردند، بازی با سویا ناامیدکننده بودند و خیلیها این تیم را میبینند میگویند که بهتر نمیشود و به عنوان خاصی نخواهد رسید. به نظر شما شرایط این تیم تغییر خواهد کرد؟
مهمترین چیزی که در آخر میماند عناوینی است که یک تیم کسب میکند و با افتخاراتشان شناخته می شوند. بازیها خیلی سریع برگزار میشود و در این خلال یک تیم خوب بازی میکند اما نتیجه خوبی کسب نمیکند. گاهی یک تیم 4-3 بازی خوب است و در مورد آن خوب گفته میشود و همه در مورد آن 4-3 بازی خوب صحبت میکنند و همه بازیهای بعدی را با آن 4-3 بازی مقایسه میکنند. به نظر من رئال تا الان خوب بوده و فرصتهای گل زیادی را خلق کردند و گلهای زیادی را زدند و جایگاهشان در جدول جایگاه خوبی است. مربی میآید و نیاز به زمان دارد، این دوره باید طی شود. در حال حاضر شرایط خوبی در رئال وجود دارد. من رافائل را میشناسم از وقتی کارش را شروع کرد آدم خیلی جدی و منظمی است و تیمهایش هم اکثرا با سیستم 2ـ4ـ4 یا 1ـ3ـ2ـ4 بازی میکنند. حقیقتا فوتبال سنجیده و خوبی را در تیمش برنامهریزی میکند.
* درباره رسانهها و فشاری که آنها روی تیمها وارد میکنند و رابطههایشان با تیمها و اینکه چه تاثیری روی انتخاب بازیکن، عزل مربی، نتیجه بازیها و ... دارند، صحبت کنید؟
در سالهای اخیر رسانهها قدرت زیادی پیدا کردهاند و وارد جریاناتی مثل بیزنس هم شدهاند. با بازیکنان یا مربیان یا حتی مدیرعامل رفاقت برقرار میکنند و گاهی وقتها در مورد اشخاص مورد علاقهشان خوب مینویسند و گاهی هم فرد مقابل دوستانشان را نقد میکند. در کل دنیا تنها یک رسانه وجود ندارد و بحث دیگر رقابت رسانههای دیگر با هم هست و طبیعی است که هر کس میخواهد درباره بازیکن یا دوست خودش را به تیمهای دیگر معرفی کند. * فدراسیون اسپانیا بابت اینکه رسانهها میتوانند دخالت بسزایی در نقل و انتقالات داشته باشند هیچ کاری انجام نمیدهد و هیچ دخالتی در این زمینه نمیکند؟ مثلا فدراسیون باید چکار کند؟در ایران رسانهها به ندرت وارد چنین مسائلی میشوند و این موضوع از نظر عرف به شدت تقبیح میشوند؟
روزنامهها در اسپانیا مستقیما بازیکن را درون تیم قرار نمیدهند و آنها نظرات خودشان را بیان میکنند و در مورد آن بازیکن مطلب مینویسند و عملا درباره آن بازیکن تبلیغ میکنند و در واقع جریاناتی به وجود میآید که آن بازیکن به آن تیم معرفی میشود.
* درست است؛ مطمئنا اینکار به طور مستقیم انجام نمی شود اما با مطالبی که می نویسند، به طور غیرمستقیم روی حضور بازیکنان در ترکیب تاثیر می گذارند.
کلا مسئله نرمالی است و خیلی عجیب و غریب نیست. اجازه بدهید یک مثال برای تان بزنم. خود من مدیربرنامه خاصی ندارم و آن فصلی که از آلباسته به رئال مادرید رفتم، روزنامه نگاری که رابطه خوبی با باشگاه رئال داشت، بیشترین تاثیر را روی نظر مدیرعامل رئال داشت. در مورد نحوه بازی آلباسته با رئالی ها صحبت کرد و آنها احساس کردند من می توانم در رئال موفق شوم. او به نوعی رئالی ها را متقاعد کرد و من با این باشگاه قرارداد بستم. اما این کار برای او یک تجارت نبود و قرار نبود از این کار پولی در بیاورد. من چند بار او را دیده بودم و با هم صحبت کرده بودیم اما رابطه خاصی بین ما نبود و اینطور نبود که دوست صمیمی من باشد و بخواهد من حتما سرمربی رئال شوم. طبیعی است که مدیرعامل باشگاه ها از بعضی ها نظرخواهی می کند و از آنها تاثیر می گیرند.
* در مورد هوادرای رئال صحبت کنید؛ آنهایی که به ورزشگاه می آیند، چه طور طرفدارانی هستند. همیشه از بازیکنان حمایت می کنند یا اگر تیم نتیجه نگیرد، علیه آنها شعار می دهند.
می توانم بگویم که 80 درصد هواداری رئال، طرفداران کلاسیک این باشگاه هستند. اینها دوست دارند همیشه تیم شان هجومی و خوب بازی کند و جنگنده باشند؛ چه در خانه و چه در بازی های خارج از خانه. اینها دوست دارند نمایش تیم طوری باشد که بازی ها در ذهن شان بماند و تاثیرگذار باشد. در این شرایط، حتی اگر تیم ببازد هم چندان ناراحت نمی شوند چون می دانند که تیم خوب بازی کرده است. معمولا گفته می شود 7 بازیکن تیم باید بجنگند و بقیه باید بازیکنانی باشند که سرنوشت بازی را رقم بزنند. این چیزی است که هوادارای رئال می خواهند. آنها دوست ندارند که تیم شان دفاعی بازی کند. آنها می خواهند تیم هجومی کار کند و در زمین، چهره برتری نسبت به حریف داشته باشند.
* آن 20 درصد دیگر چه خواسته ای دارند؟
آنها گروهی هستند که شاید خیلی تحت تاثیر بازی نباشند و بیشتر به آنچه رسانه ها می نویسند، توجه می کنند. تعداد شان زیاد نیست و نمی توان خیلی عمومیت داد. در مجموع می توانم بگویم که به طور کلی هوادارای رئال دوست دارند تیم شان هجومی بازی کند و تیم برتر میدان باشد. این چیزی است که هوادارای رئال از تیم شان می خواهند.
* در مورد مدیر عامل های رئال صحبت کنیم. زمانی که شما هدایت رئال را برعهده داشتید، رامون مندوزا رئیس باشگاه بود. او چطور مدیرعاملی بود و با فلورنتینو پرس که اکنون مدیرعامل داشت، چه تفاوت هایی داشت؟
بله، آن سالی که من سرمربی رئال شدم، رامون مندوزا در انتخابات ریاست باشگاه برنده شد. فلورنتینو پرس در کمپین رقیب مندوزا بود. مندوزا آدم باهوشی بود اما بعد از چند سال، فلورنتینو پرس خودش رئیس باشگاه شد. در مورد او چند نکته وجود دارد. اولین نکته ای که در مورد یک مدیرعامل مهم است، این است که پول داشته باشد تا بتواند تعهداتش به بازیکنان و کارمندانش را انجام بدهد؛ پرس در این زمینه عالی کار کرده است. نکته دوم استفاده از نام رئال مادرید برای کسب درآمد بیشتر برای بستن قرارداد با بازیکنان بزرگتر است؛ پرس در این زمینه هم استثنایی بود. نکته سوم که آن هم بسیار مهم است، این است که مدیرعامل نباید تنها به زمان حضور خود در باشگاه فکر کند و باید به این نکته هم توجه داشته باشد که باشگاه را چگونه به نفر بعدی تحویل بدهد. از این هم نظر هم اگر دقت کنیم، می بینیم که پرس در این مورد نیز عالی بوده. رئال در حال حاضر شرایط مالی بسیار خوبی دارد، امکانات بسیار خوبی هم در اختیار دارد؛ می بینیم همه کارهایی که لازم بوده را او انجام داده است. بحث دیگر، موضوع به خدمت گرفتن بازیکنان است. معمولا ستاره های تیم را مدیرعامل شخصا به خدمت می گیرد. در این زمینه هم پرس خوب کار کرده و طبیعی است که تیم به تصمیمات او وابسته می شود. اوست که سرمربی را انتخاب می کند و به طور کلی باشگاه براساس تصمیمات او پیش می رود. این کارهایی است که هر مدیر عاملی باید انجام بدهد و پرس هم از این قاعده مستثنا نیست.
*این امکان وجود دارد که مدیر عامل در مورد ترکیب تیم نظر بدهد؛ مثلا بگوید که این بازیکن باشد یا نباشد و یا حتی نظرش را تحمیل کند و بگوید حتما باید چنین تصمیمی بگیرد. آیا چنین اتفاقی ممکن است در تیمی مانند رئال رخ بدهد؟
دو حالت وجود دارد؛ یکی اینکه مدیر عامل بگوید من می خواهم تیم اینطور باشد و این بازیکنان بازی کنند که در این صورت، مربی تنها یک عروسک است. حالت دیگر این است که مدیر عامل جلسه ای با مربی برگزار می کند و نظراتش را اعلام می کند. به نظرم این خوب هم هست؛ مثلا خود من دوست دارم نظر مدیرعامل تیم را بدانم. دغدغه ها و نگرانی هایش را به من بگوید و من بدانم چه نظراتی دارد. در مقابل من هم نظراتم را بگویم تا متوجه شرایط تیم بشود. من ترجیح می دهم با خودم صحبت کند زیرا اگر با من صحبت نکند، مطمئنا با افراد دیگری صحبت خواهد کرد و این اتفاق خوشایندی نخواهد بود. صحبت در مورد اینکه بازیکنی بازی کند یا بازی نکند، اتفاق می افتد. مثلا در همان دوره ای که در رئال بودم، مدیر عامل یک بار به من گفت فلان بازیکن بازی نکند اما من قبول نکردم. گفتم دلیل این کار را بگو، چرا نباید بازی کند. به نظر من یک بازیکن تنها زمانی نباید بازی کند که خوب تمرین نکرده باشد یا مشکل خاصی داشته باشد یا دلیل موجهی وجود داشته باشد. وقتی هیچ کدام از این موارد وجود ندارد، باید بازی کند. من نمی توانم بدون دلیلی موجه، بازیکنی را کنار بگذارم. اما تایید می کنم در فوتبال هر اتفاقی ممکن است رخ بدهد.
اینکه هوادران چطور فکر می کنند یا رسانه ها چه نظری دارند، برای من اهمیتی ندارد. بازیکنی که در طول هفته وظایفش را به خوبی انجام داد و خوب تمرین کرده باشد، باید بازی کند. آن بازیکن هم در آن دیدار بازی کرد.
* تیم هایی مانند رئال پر از ستاره های بزرگ هستند و گاهی همه آنها در کنار هم بازی می کنند؛ مثل دوره ای که رائول، زیدان، فیگو، بکام و ...بازی می کردند. یک مربی چطور می تواند شرایط را کنترل کند. به هر حال ستاره ها دوست ندارند از آنها انتقاد شود یا در مقابل بعضی رفتارهای مربی تحمل کمتری دارند؛ مثلا وقتی مربی سرشان فریاد می زند؛ یا بین خودشان رقابت وجود دارد مثلا بین گرت بیل و رونالدو یا خامس با بازیکنی دیگر. چطور می توان این مجموعه را کنترل کرد و بین بازیکنان ارتباطی برقرار کرد که متحد بمانند؟
بله، این بزرگترین چالشی است که یک مربی در تیمی مانند رئال می تواند وجود داشته باشد. واقعیت این است که حسادت زیادی بین بازیکنان وجود دارد. از طرف دیگر، وقتی مطلبی در رسانه ها نوشته می شود، این مسئله حادتر می شود. بازیکنان فوتبال معمولا بین 20 تا 30 سال دارند و نمی توان گفت که خیلی شخصیت پخته ای دارند و می توانند بهترین تصمیم را بگیرند اما به هر حال باید این شرایط را کنترل کرد اما واقعیت این است که کار بسیار سختی است. نکته این است که اگر شما بتوانید با 5 بازیکن اصلی تیم که در بیشتر بازی ها در ترکیب اصلی حضور دارند، یک گروه متحد تشکیل بدهید که هم ارتباط خوبی با هم داشته باشند و هم بتوانند سایر بازیکنان را کنترل کنند، شرایط آسان تر می شود. در این صورت شما گروهی دارید که با توجه به اینکه نفرات اصلی تیم هستند، سایرین هم به آنها احترام می گذارند و جو تیم به خوبی کنترل می شود. البته این کار، کار راحتی نیست اما اگر انجام شود، می توان نتیجه خیلی خوبی گرفت.
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان اخبار ورزشی روز دنیا و آدرس varzesh1379.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.ممنون