سردار آزمون امشب و پس از بازی روستوف مقابل کراسنودار به مونیخ می رود تا شکستگی بینی اش را درمان کند.
به گزارش " ورزش 1379 " سردار آزمون چند سال است که با شکستگی بینی دست و پنجه نرم می کند. مهاجم 20 ساله و ایرانی روستوف به همین منظور و با توجه به تشخیص پزشکان روستوف و وقتی که از چند ماه قبل مدیران این تیم برای او رزرو کرده اند، امشب و بعد از پایان بازی مقابل کراسنودار به مونیخ سفر می کند تا شکستگی و همان پلیپ بینی اش را درمان کند. آزمون که به دلیل وجود بندی در قراردادش، در بازی هفته آینده مقابل روبین کازان نمی تواند به میدان برود، از این فرصت استفاده و با توجه به تعطیلات لیگ روسیه برنامه ریزی کرده تا راهی آلمان شود. آزمون که در طول بازی تنفس برایش سخت بود و به همین دلیل گاهی اوقات به قلب او فشار می آمد و در اواسط نیمه دوم تعویض می شد به کلینیکی در مونیخ که توسط باشگاه روستوف رزرو شده می رود تا بینی خود را درمان کند. آزمون به همین دلیل تا 20 الی 25 روز نمی تواند تمرین کند و باید دور از فوتبال باشد.
پرویز مظلومی یازده بازیکن خود را برای مصاف با سایپا اعلام کرد.
به گزارش "ورزش 1379" و به نقل از سایت رسمی باشگاه استقلال، با نظر پرویز مظلومی ترکیب استقلال برای مصاف با سایپا مشخص شد. به این ترتیب برای استقلال، مهدی رحمتی، هرایر مگویان، حنیف عمران زاده، خسرو حیدری، بهنام برزای، میثم مجیدی، محسن کریمی، امید ابراهیمی، جابر انصاری، روزبه چشمی و سجاد شهباززاده به میدان می روند.
یکی از حساس ترین بازی های هفته سیزدهم در حالی فردا در ورزشگاه آزادی برگزار می شود که این مصاف قصه های باورنکردنی و جالب توجهی را در تاریخ به ثبت رسانده است.
به گزارش "ورزش 1379"، استقلال و سایپا به عنوان دو رقیب همشهری نزدیک به دو دهه می شود رقبای سرسختی برای هم محسوب می شوند. چه آن زمان که سایپا با نام گسترش در فوتبال تهران مقابل استقلال صف آرایی می کرد چه بعد از آن در لیگ آزادگان و لیگ برتر. در این سال ها به قدری اتفاقات عجیب و غریب در مصاف های دو تیم به ثبت رسیده که حالا انتظار می رود ورق جدیدی از کتاب قصه های مصاف دو تیم در جدال عصر فردا پر شود چون حضور بازیکنی مثل جواد نکونام در ترکیب نارنجی پوشان خود می تواند سوژه های زیادی به همراه داشته باشد.
به بهانه این مصاف سری به تاریخ زدیم تا بخشی از قصه های باورنکردنی مصاف دو تیم را مرور کنیم جایی که سقوط به دسته سوم، انگشت کردن در چشم شهریار، اخراج و توطئه علیه ناصرحجازی، بیانیه معروف مایلی کهن، استارت محرومیت و یاغی گری های کرار و ... را می توان در آن دید.
برو دسته سه
اوایل دهه هفتاد هنوز نام گسترش به سایپا تغییر نکرده بود به همین خاطر دو تیم در رقابت های قهرمانی تهران مقابل هم صف آرایی کردند. آن روز مربی استقلال کسی نبود جز بیژن ذوالفقارنسب و هدایت گسترشی ها که بعد به سایپا تغییر نام دادند را گودرز حبیبی پیشکسوت استقلال رهبری می کرد. در آن روز استقلال با نتیجه 4-1 باخت تا همین شکست زمینه سقوط این تیم به دسته سوم را بر اساس یکسری قواعد من درآوردی آن زمان فدراسیون فراهم کند تا استقلالی که به تازگی قهرمان آسیا شده بود یک فصل را در لیگ دسته سوم سپری کرده و با چه حریفانی که روبرو نشود.نکته جالب این که ذوالفقارنسب بعد از آن سال هدایت سایپا را در دست گرفت و در رقابت های قهرمانی تهران و در فینال استقلال نصف و نیمه را با تک گل فرشاد فلاحت زاده برد تا علاوه بر قهرمانی نماینده ایران در جام باشگاه های آسیا هم باشد.
انگشت در چشم شهریار
یکی دیگر از مصاف های جنجالی دو تیم در اواسط دهه هشتاد و در لیگ برتر اتفاق افتاد جایی که محمود فکری و علی دایی به عنوان کاپیتان های دو تیم بر سر تصاحب یک توپ با هم درگیر شدند و فکری از شدت عصبانیت انگشت در چشم دایی کرد تا جنگ های لفظی بعد از بازی به اوج خود برسد. هر دو طرف اظهار نظرهای خاص خود را داشتند و زیر بار مقصر بودن نمی رفتند دراین بین علی دایی از کوره در رفت و پای صمد اقا و ... را نیز به ماجرا باز کرد!
توطئه و اخراج ناصرحجازی
چند روز بعد از شکست در فینال جام باشگاه های آسیا برابر جوبیلو ایواتا استقلال در ورزشگاه آزادی به مصاف سایپا رفت و در حالی که ابتدا با سه گل از رقیبش پیش افتاد در پایان نتیجه 4-3 به نفع نارنجی پوشان روی تابلوی اعلانات ورزشگاه به ثبت رسید تا همین شکست پر حرف و حدیث زمینه اخراج ناصر حجازی مرحوم را از نیمکت آبی ها فراهم کند. در سال های بعد از این بازی اظهارنظرهای زیادی از زنده یاد حجازی در خصوص اتفاقات بازی با سایپا نقل شد تا جایی که پای توطئه و خیانت تعدادی از بازیکنان آن زمان استقلال که با این مربی به مشکل خورده بودند نیز به میان آمد اما هر چه بود روز سیاهی در کارنامه مربیگری حجازی به ثبت رسید .
بیانیه معروف
محمد مایلی کهن هم زمان به عنوان سرمربی سایپا و تیم ملی انتخاب شده بود. استقلال هم با امیر قلعه نویی در کورس قهرمانی رقابت شدیدی با رقبایش داشت به همین خاطر جدال استقلال و سایپا حساسیت های خاصی داشت تا جایی که در طول 90 دقیقه دستخوش اتفاقات زیادی شد. آن روز فرزند مایلی کهن هم روی سکوها نشسته بود و می دید که برخی طرفداران استقلال از نحوه بازی شاگردان پدرش خشمکین شده و خطاب به او شعارهایی سر می دادند. بازی با گل دقیقه 90 بازیکنان سایپا به تشاوی کشیده شد تا تنش ها میان دو طرف به اوج خود برسد. سرمربی تیم ملی و سایپا هم کنترل خود را از دست داد و فردای بازی بیانیه ای تند و ناپسند صادر کرد که امیر قلعه نویی را با القاب بسیار زشتی مقایسه کرد. البته برای این بیانیه تاوان سنگینی هم پرداخت چون فدراسیون زیر بار فشارها مجبور به برکناری مایلی کهن تنها بعد از دو سه هفته حضور در راس کادر فنی تیم ملی شد تا افشین قطبی سرمربی تیم ملی ایران شود.
کرار افتاد تو چاه!
فصل قبل برای اولین بار سایپا در کرج از استقلال میزبانی کرد. سفری کوتاه اما ناخوشایند برای استقلالی ها چون در همان بازی استارت یاغی گری های جاسم کرار خورد تا این بازیکن دیگر به آن بازیکن کلیدی اوایل حضورش در جمع آبی ها تبدیل نشود تا دودش به چشم استقلال و امیر قلعه نویی برود. دعوا و درگیری با داور ، بی احترامی به فدراسیون و اهالی فوتبال و ... همه و همه دست به دست هم دادند تا جاسم با محرومیتی سنگین مواجه شده و به قول قدیمی ها در چاهی که خودش کند بیافتد تا دست استقلالی ها در مسیر قهرمانی در پوست گردو بماند. با گذشت دو فصل هنوز هم دود آن ماجراها به چشم استقلال و ملی پوش عراقی اش می رود تا زمینه اخراج این بازیکن فراهم شود.
نکو و انتقام
حالا فردا دو تیم یکی دیگر از بازی های پرحاشیه خود را برگزار خواهند کرد آن هم در حضور جواد نکونام. بازیکنی که در ایتدای فصل خیلی دوست داشت دوباره پیراهن استقلال را بر تن کند تا آخرین سال های بازی را در تیم محبوب بگذراند اما پرویز مظلومی زیر بار بازگرداندن کاپیتان سابق تیم ملی و بازیکن پا به سن گذاشته نرفت تا مصاف فردا برای نکو جنبه انتقامی پیدا کند. باید منتظر ماند و دید فردا هم یکی دیگر از قصه های باورنکردنی جدال های تاریخ استقلال و سایپا به هنرمندی نکو و سایر دوستان ثبت خواهد شد یا نه؟
Tough work today, a shame we only picked up one point. We remain in the fight! @manchesterunited Trabajo duro hoy, una pena sumar slo un punto. Seguimos en la pelea! #MUFC #epl #premierleague
یازده تیم از تیم های لیگ برتری، حائز رکوردهای ویژه ای در لیگ پانزدهم هستند که در این مطلب به آنها پرداخته ایم.
به گزارش "ورزش 1379"، استقلال های تهران، خوزستان و اهواز، ذوب آهن، فولاد، سایپا، راه آهن، تراکتورسازی، سیاه جامگان، نفت و پرسپولیس تیم های هستند که تا پایان هفته دوازدهم لیگ پانزدهم نام خود را ثبت کرده اند.
استقلال تهران؛ آنها گل می زنند و امتیاز می گیرند
آبی پوشان تهرانی که اکنون صدرنشین جدول رده بندی هستند توانستند نام خود را به عنوان تیمی که بیشترین امتیاز را تاکنون گرفته است ثبت کنند، استقلالی ها فعلا 25 امتیازی هستند. البته نکته دیگری در مورد این تیم حائز اهمیت است و آن هم تعداد گل های زده این تیم است، آنها در 12 دیدار خود توانسته اند 21 بار گلزنی کنند و به طور میانگین در هربازی 1.75 بار دروازه حریفان را باز کرده اند.
استقلال خوزستان؛ گل نخوردن و خرق عادت
استقلالی های خوزستان که سومین سال حضور خود در لیگ برتر را می گذرانند، در لیگ پانزدهم پس از دو فصل دلهره سقوط نکردن، در این فصل توانسته اند خود را جور دیگر نشان دهند، آنها تنها در یک سوم بازی خود گل خوردند یعنی 4 بار در 12 بازی گذشته دروازه خود را باز شده دیدند. فرناندو ده خسوس دروازه بان این تیم این روزها یکی از گلرهای فوق العاده لیگ برتر محسوب می شود، دروازه بانی که هفته های پیش حرف و حدیثی را به همراه داشت، شاگردان ویسی علاوه بر این موضوع با تنها دو امتیاز اختلاف در رده دوم جدول رده بندی قرار دارند.
ذوب آهن؛ خوش اخلاق ها پیش به سوی بالا
ذوبی ها نیز توانسته اند نام خود را تا اینجای لیگ به عنوان خوش اخلاق ترین تیم حاضر در لیگ برتر ثبت کنند، آنها در 12 بازی خود تنها 11 بار کارت زرد دریافت کردند و این رقم را در کنار باقی ارقام تیم های لیگ برتری قرار دهیم متوجه می شویم این عدد فقط می تواند یک شوخی باشد، اما ذوبی ها نشان دادند این موضوع کاملا جدی است و بدون دریافت کارت قرمز و با دریافت 11 کارت زرد خوش اخلاق ترین تیم لیگ پانزدهم لقب گرفتند. البته آنها علاوه بر این موضوع، بهترین پاسور لیگ را نیز در اختیار دارند، مهدی رجب زاده با 6 پاس گل بهترین پاسور لیگ محسوب می شود.
راه آهن؛ بهترین پیروزی در لیگ
لوکوموتیورانان تاکنون توانسته اند بهترین پیروزی لیگ پانزدهم را به نام خود ثبت کنند، آنها در بازی برابر استقلال خوزستان توانستند نتیجه 5 بر 0 را در پایان بازی به نام خود کنند.
پرسپولیس؛ بداخلاق های بدشانس
سرخ پوشان تاکنون با دریافت 27 کارت زرد و 3 کارت قرمز نام خود را به عنوان بداخلاق ترین تیم لیگ مطرح کرده اند، هرچند که بدشانسی و اشتباه داوری در تعدادی از این کارت ها کاملا به چشم می آمد اما چیزی که باقی می ماند رکوردی است که به نام پرسپولیسی ها نوشته شده است. البته آنها در 2 زمینه دیگر نیز در صدر قرار دارند، یکی بهترین گلزن که این عنوان با 7 گل در اختیار مهدی طارمی است و یک دریافت بیشترین کارت زرد توسط یک بازیکن که امید عالیشاه(مشترکا) با 5 کارت زرد در صدر قرار دارد.
سایپا؛ بازیکنی که دو بار اخراج شد
وحید محمدزاده از تیم سایپا تنها بازیکنی در لیگ پانزدهم است که تاکنون دوبار از زمین بازی اخراج شده است، البته جالب اینجاست که نارنجی پوشان تنها همین دو کارت قرمز را در کارنامه خود دارند که هر دو بار توسط این بازیکن اتفاق افتاد.
استقلال اهواز؛ کلکسیون بدترین ها
استقلالی های اهواز برخلاف دیگر تیم همنام و همشهری خود در لیگ پانزدهم اغلب عناوین بد را به نام خود نوشته است، آنها علاوه بر اینکه به عنوان قعرنشین لیگ برتر محسوب می شوند و تنها 6 امتیاز (مشترکا) کسب کرده اند بدترین خط دفاعی را نیز از آن خود کرده اند، آنها در 11 بازی خود 20 بار دروازه خود را باز شده دیدند و به طور میانگین در هر بازی 1.8 گل را پذیرفته اند. البته محمداسماعیل نظری، به صورت مشترک بیشترین کارت زردی که توسط یک بازیکن ممکن است گرفته شود را دریافت کرد، او 5 بار از سوی داور بازی جریمه شد.
سیاه جامگان؛ مربی عوض می کنند و فرقی نمی کنند
مشهدی نام خود را به عنوان تیمی که بیشترین تغییر مربی را داشته است مطرح کرده اند، آنها تا هفته دوازدهم سه بار اقدام به تعویض مربی خود کردند اما هنوز اتفاق خاصی نیفتاده است. سیاه جامگان به غیر از این موضوع عنوان بیشترین باخت(مشترکا) را نیز به نام خود نوشتند، مشهدی در 8 بازی از 12 بازی خود شکست خورده اند.
فولاد خوزستان؛ دوای درد آنها کیست؟ و یا چیست؟
فولادی ها در این فصل علی رغم انتظاری که از آنها می رفت با اقتدار خود را در جمع بدترین ها قرار داده اند، آنها کمترین امتیاز(مشترکا) و بیشترین شکست(مشترکا) را به نام خود نوشته اند، تنها 6 امتیاز در 12 بازی و 8 شکست. باید دید دوای درد سرخ پوشان اهوازی کیست و یا چیست تا این تیم به اوضاع بسامان خود برگردد.
تراکتورسازی؛ در 10 دقیقه برد را از دست می دهند
تبریزی بعد از تجربه تلخ بازی آخر لیگ چهاردهم در این فصل نیز یک بازی حساس را در 10 دقیقه پایانی از دست دادند. آنها نام خود را به عنوان تیمی که بیشترین گل را در کمترین زمان خورد ثبت کرده اند، تبریزی ها در حالی که تا دقیقه 80 چهار بر یک از ذوب آهن پیش بودند در نهایت بازی چهار بر چهار به پایان رساندند.
نفت؛ آسانسوری با حداکثر سرعت
نفتی ها به همراه تراکتورسازی بیشترین سقوط را در این فصل تجربه کردند، این دو تیم در حالی که فصل قبل به رتبه سوم و دوم جدول رده بندی دست پیدا کرده بودند در این فصل و تا پایان هفته دوازدهم به رده های دوازدهم و یازدهم جدول رده بندی رسیده اند.
خیلی دوست داشتم بفهمم زندگی در یک شهر ده میلیون نفری چگونه است؟ شهر به این بزرگی چطور خودش را اداره می کند؟ و شهروندانش چگونه از پس این همه شلوغی بر می آیند؟
بلاژوویچ یادتان هست؟ استاد تاثیرگذاشتن بر افکار عمومی بود. به همین دلیل هم سعی می کرد روابطش با رسانه ها خوب باشد - هر چند سرانجام هم خودش را قربانی روزنامه های ورزشی می دانست - برانکو هم تا حدود زیادی همین طور است، در برخورد با افکار عمومی محتاط است و می کوشد تا حد ممکن خلاف عقیده آنها سخن نگوید و این مرا کلافه می کند. هر چه برایش توضیح می دهم که در این گفت وگو با "ورزش 1379" می خواهیم تصویر واقع بینانه ای از تصور یک خارجی مقیم تهران از این شهر به دست دهیم، گوشش بدهکار نیست! از تهران جوری حرف می زند که انگار نه ازدحام کلافه کننده ای در آن وجود دارد، نه دود و دم و نه سر و صدا... اما وقتی از شهر خودش «واراژدین» حرف می زند، از آرامش و سکوت، دشت های سبز و عبور رود از کنار شهر می گوید، با کیف!
اولبن بار چه زمانی به تهران آمدید؟
حدود 13 سال پیش بود. یعنی ژانویه 2000، دقیقا می شود سیزده سال که مدت طولانی ای است.
اولین باری که آمدید، به قصد اقامت آمدید یا برای مذاکره ؟ بار اول، تصمیم داشتید بمانید؟
برای امضای قرارداد آمدم و بعد هم ماندم.
آنچه می خواهم بدانم این است که بار اولی که به تهران آمدید، فقط چند روز اینجا بودید و برگشتید، یامثلا چند ماه ماندید؟
چند ماه ماندم. حدود سه ماه ماندم. قرارداد بستم و ماندم. بعد از سه ماه بود که به کرواسی برگشتم.
علت اینکه این سوال را می پرسم این است که می خواهم بدانم اولین چیزهایی که از تهران برای دوستان یا خانواده تان درکرواسی »تعریف کردید« چه بود؟
تهران تقریبا همان چیزی بود که انتظارش را داشتم. من تا به حال به کشورهای زیادی سفر کرده ام. در مورد ایران هم از قبل اطلاعاتی داشتم که از طریق روزنامه ها و تلویزیون و رسانه های دیگر به دست آمده بود بنابراین آنچه دیدم برایم شگفت آور و غافلگیر کننده نبود. ولی خیلی دوست داشتم بفهمم زندگی در یک شهر ده میلیون نفری چگونه است؟ شهر به این بزرگی چطور خودش را اداره می کند؟ و شهروندانش چگونه از پس این همه شلوغی بر می آیند؟ برایم خیلی جالب بود و خیلی لذت بردم از این که دیدم مردم در شهری با این همه جمعیت می توانند زندگی شان را برنامه ریزی کنند و به کارهایشان برسند.
شهرهای بزرگ در مجموع خیلی شبیه هم هستند. در اولین لحظه های ورود به چنین شهرهایی با عظمت شهر و شلوغی و ترافیک، میدان های بزرگ و خیابان های بسیار طولانی مواجه می شوی. موقعی که به تهران پاگذاشتم، در ذهنم چنین شهری را انتظار می کشیدم و می دانستم با چه جور چیزی مواجه خواهم شد. البته وقتی مدتی اینجا اقامت کردم دلم خواست از نزدیک، چیزهای جذاب تر و عمیق تر این شهر را ببینم. شهری که در 20 تا۳۰سال این اندازه رشد کرده است ، مرکزیت خود را تا حدود زیادی از دست می داده و چندین مرکز پیدا کرده است. این خصلت شهرهایی است که در یک دوره کوتاه، رشد زیادی می کنند. در واقع زندگی و رفت و آمد ساکنان چنین شهری هم در اطراف این مراکز شکل پیدا می کند. مراکز تجاری، مراکز آموزشی و دانشگاهی یا مراکز اداری هر کدام ویژگی های خودشان را به محله های اطرافشان تحمیل می کنند. کنار هم قرارگرفتن این گونه مراکز در شهر بزرگی مانند تهران برای من جالب بود و خیلی علاقه داشتم که این چیزها را از نزدیک ببینم که خوشبختانه این امکان فراهم شد و دیدم. نکته جالب دیگر، هنرها و صنایع قدیمی مانند طلا کاری یا موزه ها و کاخ های تاریخی بسیار زیبایی بود که از قبل در مورد آنها شنیده بودم و در تهران توانستم آنها را ببینم. اینها نشان می دهد که تمدن ایرانی چقدر خدمت کرده است.
شما متولد چه شهری هستید؟
من در شهر چکووتس به دنیا آمدم. شهر کوچکی است . البته آنجا فقط متولد شدم ولی بیشتر عمرم را در شهر واراژدین گذراندم که شهربزرگ تری است. واراژدین مرکز استان است، یکصد هزار جمعیت دارد و در نزدیکی زاگرب قرار گرفته است.
چه سالی به دنیا آمدید؟
متولد 1954 هستم.
جوان به نظر می رسید! به قیافه تان نمی آید 60ساله باشید.
مرسی!
چند خواهر و برادر دارید؟
ما سه برادر هستیم. همه ازدواج کرده ایم و هر کدام 2 فرزند داریم. پدر ومادرمان خوشبختانه هنوز زنده هستند. مادرم 77 ساله و پدرم 78 ساله است.
از چه زمانی به فوتبال علاقه مند شدید؟
از زمانی که عقلم می رسید! هر سه برادر اهل فوتبال هستیم و هر سه مربیگری می کنیم. پسر من و 2 تا از برادرزاده هایم هم فوتبال بازی می کنند. پسرم در تیمی در لیگ 2 کرواسی دروازه بانی می کند، یک برادرزاده ام در لیگ اول بازی می کند و برادرزاده دیگرم عضو تیم ملی نوجوانان کرواسی است.
ورود شما به دنیای فوتبال از طریق مدرسه فوتبال و روی حساب و کتاب بود یا مثل فوتبالیست های ما از خیابان ها و زمین های محلی شروع کردید؟
ما هم آن موقع در خیابان ها و کوچه ها بازی می کردیم. ولی چهل سال پیش، وقتی به طور جدی شروع کردم به فوتبال بازی کردن ، برای تمرین به یک باشگاه رفتم. اوایل 2 روز در هفته تمرین و مسابقه داشتیم و بعدا به هر روز تبدیل شد.
فضای سیاسی اجتماعی آن دوران یوگسلاوی چطور بود؟ چقدر مثلا به فضای شوروی و کشورهای کمونیستی نزدیک بود؟ شنیده ام در شوروی، برای بچه هایی که استعداد ورزشی داشتند از همان کودکی برنامه ریزی های دقیق داشته اند و در واقع این گونه کودکان - شاید بدون اینکه خودشان هم درست بدانند یا رغبتی داشته باشند - از همان بچگی برای ورزشکار شدن انتخاب می شدند و پرورش می یافتند. در کشور شما هم همین طور بود؟
تفاوت بین کرواسی و کشورهای کمونیستی آن روزگار در این بود که کرواسی هیچ اتحاد و پیوندی با شوروی سابق نداشت. البته با کشورهای سرمایه داری هم خیلی نزدیک نبود. یوگسلاوی سابق از بنیان گذاران جنبش عدم تعهد بود و با مصر و هند، کشورهای غیرمتعهد را دورهم جمع کردند. بنابراین یوگسلاوی تا حدود زیادی مستقل بود و به هیچ بلوکی وابستگی نداشت. ما به راحتی می توانستیم به همه کشورها سفر کنیم. عقاید و مذاهب آزاد بود، هر کس دوست داشت به کلیسا و هر کس دوست داشت به مسجد می رفت. از نظر مذهبی و ملی آزادی عمل داشتیم و در مورد ورزش هم اجباری در کار نبود. این طور نبود که کسی را از قبل در نظر بگیرند و او را به رغم میل خودش برای ورزش پرورش بدهند. البته در کشور ما به ورزش خیلی اهمیت می دادند. ما با میل شخصی ورزش را انتخاب می کردیم ولی حکومت هم خیلی روی ورزش سرمایه گذاری می کرد.
این آزادی نسبی ناشی از چه بود؟ آیا میراث تیتو بود؟
ببینید! ما از یک طرف همسایه کشورهای بلوک شرق بودیم و از طرف دیگر همجوار کشورهای بلوک غرب. یک سوی ما کشورهای عضو پیمان ورشو بودند و سوی دیگر کشورهای عضو ناتو. یوگسلاوی در واقع یک منطقه حائل بود و اوضاع داخلی آن هم تحت تاثیر همین وضعیت ژئوپلیتیکی قرار داشت.
شهری که گفتید در آن بزرگ شدید. گفتید نزدیک زاگرب است؟
واراژدین...
بله! واراژدین...! واراژدین چطور شهری بود؟
به نظر من قشنگ ترین شهر دنیاست.
کوهستانی است؟
خیر در دشت قرار دارد و رودخانه دراوو از کنارش می گذرد. صاف است و زمین های کشاورزی زیادی دارد. چند تپه کوچک دارد و تاکستان های وسیع. شهری بسیار قدیمی است و حدود 900 سال قدمت دارد و زمانی پایتخت کرواسی بوده است. واراژدین گویا 3 بار دچار حریق شده است و سرانجام ادارات دولتی و پایتخت را به خاطر همین حریق ها به زاگرب منتقل کردند. به این شهر لقب «وین کوچک» داده اند. در دوران قرون وسطی شهر مهمی بوده است و یونسکو آنجا را به عنوان یک میراث جهانی ثبت کرده است. کاخ های زیبایی دارد. واراژدین با زاگرب 50 کیلومتر، با بوداپست مجارستان دو سه ساعت، با وین دو ساعت و نیم و با مرکز اسلوونی کمتر از 2 ساعت فاصله دارد و بنابراین از نظر مواصلاتی هم در وضعیت مناسبی است.
اگر درست فهمیده باشم واراژدین شهری است با اقتصاد کشاورزی.
واراژدین کارخانه نساجی بسیار مشهوری دارد. محصولات پارچه و مواد غذایی بار اصلی اقتصاد شهر را به دوش می کشند. مراکز مرغداری فراوانی در این شهر هست که اغلب محصولاتش به کشورهایی مانند عربستان سعودی صادر می شود. محصولات لبنی و صنایع کشاورزی شهر ما هم خیلی معروف است. صنایع کوچک هم در شهرداریم که در کارگاه های کوچک وجود دارند مثلا با ده کارگر و چیزهایی تولید می کنند.
زاگرب در مقایسه باید صنعتی تر باشد.
قابل مقایسه نیست. زاگرب از نظر صنعتی، سیاسی و کشاورزی بسیار وسیع تر است. در حال حاضر حدود یک میلیون نفر جمعیت دارد. در حالی که واراژدین بیشتر به دلایل تاریخی و فرهنگی شهرت دارد و ما به آن افتخار می کنیم.
هنوز هم وقتی در کرواسی هستید، در واراژدین اقامت می کنید؟
بله! حتی به فکرم هم نمی رسد که جای دیگری بروم. من در خود زاگرب هم خانه ای دارم. ولی واراژدین را ترجیح می دهم.
بنابراین اینجا هم وقتی دلتان تنگ می شود، برای واراژدین تنگ می شود؟
بله!
پدر و مادرتان هم آنجا زندگی می کنند؟
بله. تمام فامیل و وابستگان من آنجا هستند.
وقتی فوتبال بازی می کردید هم برای تیم همین شهر بازی می کردید؟
بله! هفده ساله بودم که به تیم بزرگسالان وارتکس وارد شدم. این تیم در لیگ دوم یوگسلاوی سابق بازی می کرد و به واراژدین تعلق داشت.
و کجا دانشگاه رفتید؟
در زاگرب، چون مرکز دانشگاهی که من رفتم در زاگرب بود. در واراژدین هم البته دانشگاه هست، ولی بیشتر، رشته های انفورماتیک، اقتصاد، حقوق، تکنیک و نساجی دارد. ولی من به رشته تربیت بدنی علاقه داشتم که دانشگاه زاگرب این رشته را داشت. همزمان با تحصیل در دانشگاه، فوتبال هم بازی می کردم.
تا به حال در چند شهر زندگی کرده اید؟
به جز واراژدین، 4 سال دوران تحصیل رادر زاگرب بودم بعد 2 سال در شهر بندری ریکا زندگی کردم که از نظر بزرگی، دومین شهر کرواسی و معروف ترین شهربندری آدریاتیک است و بعد، مدتی در شهر سیک بودم. بعد یک سال در هانوور آلمان بودم و الان هم در تهران هستم.
ریکا چطور شهری بود؟ تجربه زندگی در شهر بندری چطور بود؟
ما ورزشکارها با هر شرایط آب و هوایی زود انس می گیریم. آدریاتیک یکی از زیباترین دریاهای دنیاست و قشنگ ترین ساحل ها را دارد. بیش از هزار جزیره کوچک و بزرگ دارد. در زمستان دمای هوای آنجا بین 15 تا 25 درجه است و در تابستان بین 25 تا 35 درجه، آن هم بدون رطوبت. هر سال چند میلیون توریست داخلی و خارجی به آنجا می آیند. بنابراین عادت کردن به زندگی در چنین شهری زیاد سخت نبود!
من تابه حال در یک شهر بندری زندگی نکرده ام ولی شنیده ام که شهرهای با روحی هستند.
من در دهکده ای در ده کیلومتری ریکا زندگی می کردم به اسم اوپادیا. این شهر از زمان امپراطوری اتریش - بلغارستان شهرت داشته است و بسیار قدیمی است. علاوه بر جذابیت های تاریخی، یکی از معروف ترین بنادر آدریاتیک است و با تمام کشورهای همجوار این منطقه در اروپای مرکزی و غربی ارتباط مستقیم دارد و بنابراین جای زنده و جذابی است.
هانوور چطور شهری بود؟
تصور می کنم هانوور یکی از زیباترین شهرهای آلمان باشد. پر از ساختمان های زیبای قدیمی و آثار فرهنگی است. نمایشگاه بین المللی معروفی دارد، به ویژه نمایشگاه بین المللی انفورماتیک که هر سال آنجا برگزار می شود، خیلی شهرت دارد. این شهر ازنظر اقتصادی و سیاسی از شهرهای مهم آلمان محسوب می شود.
از واراژدین که بگذریم، کدام یک از شهرهای دیگری که در آن زندگی کرده اید، زنده تر و باروح تر بودند؟
باور کنید هرجا بوده ام برایم قشنگ و زیبا بوده است. من جذاب ترین کار و درعین حال دشوارترین شغل را دارم و آن مربیگری فوتبال است. می گویم جذاب ترین، چون واقعاً کارم را دوست دارم و وقتی شما مشغول کاری هستید که به آن علاقه دارید، برایتان زیباترین شغل است. دراین صورت هرجا که باشید برایتان زیباست و زندگی دشوار نخواهد بود... . من دائم با افراد جوان و سالم سروکار دارم و از آنها انرژی می گیرم. احساس می کنم که آدم خوشبختی هستم و هرجا که باشم برایم جذاب است.
چند جای تهران را می شناسید و می توانید اسم ببرید؟
تصور می کنم تهران را خوب می شناسم. البته این شهر آنقدر بزرگ است که حتی کسانی که متولد آن هستند هم همه جای آن را نمی شناسند. ولی به طور کلی چون با ماشین تقریباً همه جای تهران را گشته ام، چارچوب اصلی شهر را می شناسم، از پیست اسکی دیزین بگیرید تا جنوب تهران... .
اگر دوستی از کرواسی به تهران بیاید و یکی دو روز مهمان شما باشد، او را برای گردش به کجا می برید؟
ابتدا به شمال تهران می برم تا طلافروشی ها، موزه ها و کاخ ها را ببیند - این ها ارزش های تاریخی هستند که هرکسی باید آن را ببیند - بعد هم او را می برم تا با زندگی اجتماعی مردم تهران آشنا شود.
چرا در تهران در هتل زندگی می کنید؟
به زندگی در هتل عادت کرده ام. از آنجا که در تهران بدون خانواده زندگی می کنم، این طوری راحت تر هستم. همین طوری هم وقت کم می آورم بنابراین فرصت برای شستن لباس و تهیه غذا و تمیزکردن اتاق ر اندارم و در هتل که هستم خیالم از این نظرها راحت است و می توانم بیشتر به کارهایم برسم.
رئال مادرید سال گذشته تقریبا در چنین روزهایی به ورزشگاه ایپوروئا رفت تا مقابل تیم تازه صعود کرده ایبار قرار بگیرد و حال تا چند ساعت دیگر دومین رویارویی خود با این حریف، به فاصله یک سال را تجربه خواهد کرد.
به گزارش "ورزش 1379"، نگاهی به حال و روز رئال مادرید در سال گذشته و امسال نشان می دهد که اوضاع کاملا متفاوتی بر تیم کهکشانی حکمفرماست. 22 نوامبر سال گذشته، رئال پس از مدت ها به ورزشگاه ایپوروئا رفت. دیداری از هفته 12 لالیگای 2014-2015 که در نهایت با پیروزی 4-0 سفیدپوشان به اتمام رسید. 5 ماه و نیم قبل از آن دیدار، رئال موفق به کسب لادسمیا شده بود.
تیم آنچلوتی تا پیش از دیدار مقابل ایبار، با 30 امتیاز صدرنشین بود، 46 گل زده و 11 گل نیز دریافت کرده بود. یک سال بعد، رئال مادرید با هدایت بنیتس، 24 امتیازی است، 26 گل زده و یازده گل نیز دریافت کرده است. 6 امتیاز و 20 گل زده کمتر از سال قبل در چنین مقطعی.
رئال مادرید تا پیش از مصاف امروزش مقابل ایبار از هفته سیزدهم لالیگا، در شرایطی به مصاف این حریف شگفتی سازش خواهد رفت که در لالیگا دو باخت متوالی برابر سویا و بارسلونا را تجربه کرده است. بخصوص باخت 4-0 به بارسا در برنابئو، بدترین نمایش تاریخ رئال مقابل بارسا در برنابئو بوده است.در آن مسابقه اینیستا در برنابئو مورد تشویق رئالی ها قرار گرفت؛ در حالیکه یک سال قبل عکس این اتفاق رخ داده بود. رئال در مادرید موفق شده بود بارسا را 3-1 شکست بدهد و این ایسکو بود که بیش از همه مورد تشویق حاضران در ورزشگاه قرار گرفت.
رئال در شرایطی سال گذشته به مصاف ایبار رفت که در جستجوی چهاردهمین برد متوالی خود و رسیدن به رکورد 15 برد متوالی مورینیو بود و چند هفته بعد، این رکورد را به 22 برد متوالی نیز تداوم بخشید و با شکست مقابل میلان بود که نوار بردهای متوالیش پاره شد.
در بازی سال گذشته رئال مادرید و ایبار، آنچلوتی پس از گلزنی رونالدو، به تقلید از ژست گلزنی او پرداخت که هنوز در یادها مانده است. رئال مادرید تا هفته 12 فصل گذشته، تنها با 8 مصدومیت عضلانی روبرو شده بود اما امسال کهکشانی ها تا هفته 13، نزدیک به 15 مصدومیت عضلانی را تجربه کرده اند که آماری عجیب و هشداردهنده است.
رونالدو سال گذشته در چنین مقطعی بی رقیب در صدر جدول گلزنان قرار داشت و خامس نیز در 84 درصد بازی ها به میدان رفته بود اما امسال در آستانه بازی با ایبار، رونالدو پشت سر نیمار و سوارز در جدول گلزنان قرار دارد و خامس نیز تنها در 34 درصد بازی ها به میدان رفته و مورد اعتماد بنیتس قرار ندارد. کروس نیز نسبت به سال گذشته دچار افت محسوسی شده است.
آمار مثلث تهاجمی BBC در سال گذشته تا پیش از بازی با ایبار،42 گل زده بود اما امسال این آمار به 23 گل کاهش پیدا کرده است و همه اینها نتیجه تغییراتی است که بهار گذشته، ریاست باشگاه رئال مادرید در کادر فنی ایجاد کرد. نتیجه اخراج آنچلوتی و آمدن بنیتس به رئال مادرید، تاکنون چیزی جز رخ دادن یک دگردیسی منفی در رئال مادرید نبوده است.
مهاجم ملیپوش پانیونیوس شب فوق العادهای را در استادیوم نئا اسمیرنی پشت سر گذاشت و هر دو گل تیمش در پیروزی دو بر صفر برابر گیانا را به ثبت رساند.
کریم انصاریفرد بعد از گلی که دو هفته قبل برای تیمش در دقایق پایانی به ثمر رساند تا سه امتیاز شیرین به کام پانیونیوس شود، شب گذشته هم هر دو گل سرخابی ها را به ثبت رساند تا نقشی اساسی در این برد داشته باشد. او در گفتگو با "ورزش 1379"، درباره این بازی و شرایطش صحبت کرد که در ادامه می خوانید.
انصاریفرد درباره برد شب گذشته شان برابر گیانا گفت: بعد از باخت دور از انتظار در هفته گذشته بازی خوبی برای یکی از مدعیان این فصل انجام دادیم و خوشبختانه به پیروزی نیز دست یافتیم.
وی ادامه داد: گیانا تیم خوبی است که در رتبه هفتم این فصل هم قرار دارد و جزو مدعیان و تیم های باسابقه لیگ یونان به حساب می آید. بازی خوبی بود و خیلی خوب شروع کردیم و توانستیم به گل دست یابیم و در ادامه با حفظ اندوخته های مان به سه امتیاز بازی رسیدیم. باخت پاناتیناکوس هم باعث شد تا رتبه دوم جدول صعود کنیم و امیدواریم به همین منوال فصل را ادامه دهیم و جزو مدعیان قرار گیریم.
انصاریفرد درباره شانس این تیم برای کسب جواز حضور در لیگ قهرمانان اروپا نیز گفت: المپیاکوس مثل بایرن مونیخ در آلمان می ماند و تمام تیم ها برابر آنها چاره ای جز شکست ندارند. خیلی هزینه کرده اند و از نظر فوتبالی هم خیلی قدرتمند هستند. به هرحال تیم قهرمان لیگ یونان مستقیما به لیگ قهرمانان می رود و تیم دوم در پلی آف حاضر می شود. سه تیم بعدی هم در یورو لیگ حضور پیدا می کنند. این نشان دهنده قدرت لیگ یونان است که 5 تیم در اروپا از این جمع حضور دارند و کارمان نیز برای کسب سهمیه خیلی سخت است و امیدواریم بتوانیم امتیازات لازم برای حضور در یورو لیگ را کسب کنیم.
مهاجم ایرانی پانیونیوس درباره دو گل خود در بازی شب گذشته برابر گیانا نیز گفت: هر گلی که به ثمر می رسد ثمره تلاش کل تیم است و خدا را شکر که موفق و سربلند بودم. روی گل هم که اگر ضربه ام به دست بازیکن حریف برخورد نمی کرد مستقیما وارد دروازه می شد و گل دوم هم فقط می توانم از لطف خدا به خودم تشکر کنم.
وی درباره این اتفاق که تنها برای دو بازیکن دیگر ایرانی برای به ثمر رساندن دو گل در یک بازی به وجود آمده نیز گفت: خدا را شکر که به عنوان نماینده کشورم موفق شده ام نام ایران را در یونان و فوتبال این کشور بر سر زبان بیاورم. شرایط بازی در فوتبال اروپا خیلی متفاوت از لیگ ایران است و در اینجا یک تمرین هم همانند بازی 90 دقیقه ای فشار روی بازیکن وارد می کند. تمام تمرکز و فکرم روی بازی و موفقیت بیشتر است و امیدوارم در هدفم موفق شوم.
انصاریفرد درباره شانس خودش برای رسیدن به آقای گلی سوپرلیگ یونان گفت: من 4 گل در لیگ به ثمر رسانده ام و یک گل نیز در جام حذفی. برای یک مهاجم هیچ چیز ارزشمندتر از گل زدن نیست و دوست دارم بیشتر از این گل بزنم اما به آقای گلی فکر نمی کنم و هدفم موفقیت تیمی است و همه چیز برپایه موفقیت تیمی کسب خواهد شد. باید همچنان در کورس باقی بمانیم و وظیفه من هم به عنوان مهاجم گل زدن است.
انصاریفرد که یک رئالی دو آتشه است درباره شکست یاران بنیتس در الکلاسیکو نیز گفت: اینجا هم همه می دانند که رئالی هستم و بعد از شکست این تیم هم تیمی هایم حسابی سر به سرم گذاشتند و دردسر داشتم. رئال در این فصل اصلا خوب نیست و مثل سال های گذشته عمل نمی کند. من نمی توانم و در حدی نیستم که درباره عملکرد و شرایط فنی رافا بنیتس حرف بزنم اما این رئال مثل گذشته نیست.
کریم انصاریفرد که در بازگشت به تیم ملی برابر گوام نیز موفق به گلزنی شده بود درباره شرایط تیم ملی و کارلوس کی روش و فشاری که این روزها به مرد پرتغالی وارد می شود گفت: کاملا مشخص است که کی روش را اذیت می کنند. کی روش خواسته آنچنانی و شخصی ندارد و اینکه می گوید بازیکنانم و تیم ملی برای حضور در جام جهانی به زمین تمرینی مناسب و امکانات نیاز دارند به نظرم غیرمعقول نیست که اینطور علیه او موضع گرفته شود. اگر تیم ملی را دوست داریم و می خواهیم به جهانی صعود کنیم که باید امکانات در اختیار داشته باشیم و اگر غیر از این است که باید تکلیف مان را مشخص کنیم.
وی ادامه داد: کی روش حرف نامربوطی نزده است و مطمئنا برای حضور در جام جهانی ابزار خاصی نیازمند است و خواسته اش شخصی نیست. باز هم تاکید می کنم که او هر چیزی که خواسته برای «تیم ملی» خواسته است. وقتی به جام جهانی برزیل صعود کردیم همه در کنار آن سود بردند و فوتبالیست، مربیان، مسوولان و مردم هر کدام به نحوی در آن سهیم بودند و مطمئنا باز هم به امکانات و ابزار مشخص برای حضور در جام جهانی روسیه نیازمندیم که این تنها خواسته کی روش است. حیف است وقتی مربیای با این کلاس و تجربه داریم از او سود نبریم و امیدوارم با حمایت همه جانبه بار دیگر به جام جهانی صعود کنیم.
تمام کشورها پیشرفت کرده اند و ما هم باید همقدم و همگام با دیگر کشورها به فوتبال توجه ویژه ای داشته باشیم و امیدوارم این مساله را در نظر بگیرند که موفقیت فوتبال چه نقشی در جامعه دارد.
کریم انصاریفرد در پایان با تشکر از طرفداران و فوتبالدوستان ایرانی گفت: جا دارد از تمام عزیزانی که در این مدت در فضاهای مختلف مجازی به من لطف داشتند تشکر ویژه ای داشته باشم و باز هم امیدوارم با دعای آنها نماینده شایسته ای برای ایران باشم.
مگر گزارشگر هم خداحافظی می کند؟ توضیح خیابانی درباره شایعه خداحافظی شایعه خداحافظی
مگر گزارشگر هم خداحافظی می کند؟
توضیح خیابانی درباره شایعه خداحافظی
شایعه خداحافظی یکی از پربحث ترین گزارشگران فوتبال ایران بهانه ای بود تا به سراغ جواد خیابانی برویم و با او درباره حواشی این روزهایش به صحبت بپردازیم.
به گزارش "ورزش 1379"، جواد خیابانی در رابطه با اتفاقات مربوط به این روزها و البته شایعه خداحافظی اش گفت:
صد در صد اشتباه است
من هم امروز این خبر را از دوستانم شنیدم، متاسفانه باید بگویم صدر در صد اشتباه است، می گویم متاسفانه به این دلیل که هر رسانه ای یک رسالتی دارد، قطعا این رسالت نشر خبر کذب نخواهد بود، کسی که در کار رسانه کار می کند باید کارشناس باشد، در اینگونه اخبار و اتفاقات نه تنها رنگ و روی هیچ کارشناسی نمی بینیم که باید بگویم به راحتی باعث پدیدار شدن ژورنالیست زرد می شود.
مگر گزارشگر هم خداحافظی می کند؟
مگر در گزارشگری خداحافظی داریم؟ کسی که گزارش می کند و گزارشگری در تاروپود زندگیش و اصلا تمام زندگی زندگی اوست چطور می شود که تصمیم می گیرد خداحافظی کند؟ دوستان انتظار دارند یک همچین کسی بیاید و کفش هایش را آویزان کند؟ هنوز حنجره من از کار نیفتاده است و این را بدانید تا زمانی که صدای من در می آید گزارش می کنم. من در حال حاضر مشغول زندگی ام هستم و زندگی من هم همین گزارشگری است بنابراین ترجیح می دهم به رسالت خود بپدازم و برای مردم انجام وظیفه کنم.
مردم ما کارشناس هستند
خوشحالم که مردمی بسیار خوب و نجیب داریم، خیلی از مردم ما همیشه دنبال کارشناسی هستند و می توان گفت خود آنها کارشناس هایی هستند که کار هرکسی را که بخواهند تحلیل می کنند. من نه تعارف می کنم و نه تعریف، هرگز نخواستم هندوانه زیربغل کسی بگذارم و به قولی زنبیل دست کسی بدهم، اگر می گویم مردم ما تحلیل می کنند برای این است که دیده ام چگونه صحبت می کنند و عیب و ایراد و حتی حسن آدم را می گویند.
ایشان خودش را دست انداخته است
توصیه می کنم بعضی از دوستان برای خنداندن مردم کارهای دیگری را در پیش بگیرند، از روش های دیگری غیر از شایعه خداحافظی من استفاده کنند، دوستی که این صحبت را مطرح می کند یقینا خودش را دست انداخته است و این اتفاقات به دلیل سوءاستفاده از احساسات مردم است. اتفاقا معتقدم حواشی فوتبال ما از همین جاها درست می شود، وقتی کسی برای خنداندن، ایجاد حاشیه و چو انداختن شایعه از هیچ روش غیراخلاقی دریغ نمی کند.
برانکو ایرانکوویچ ...
اصلا شاید من بخواهم به دلیل اینکه برانکو سال های زیادی در ایران بوده به طنز به او بگویم ایرانکوویچ، چه ایرادی دارد؟ متاسفم برای آنهایی فرق بین طنز و جدی را نمی فهمند، یعنی من با این همه سال سابقه نام درست این مربی را نمی دانم؟ بازهم اگر آن لحظه پیش بیاید بازهم همان واژه را می گویم، یادم می آید زمانی که تیم ملی به جام جهانی رفت روزنامه ای تیتر زد برانکو ایرانکوویچ، به نظر من تیتر بیار جذاب و خلاقانه ای بود، در این بازی هم به دلیلی که گفتم نام وی را اینطور اطلاق کردم اما نمی دانم چرا بعضی ها احساس کردند که می توانند از آن سوءاستفاده کنند.
از آقای گزارشگر هم علیه من جو درست کردند
در برنامه آقای گزارشگر یادتان است که چه جوی برعلیه من ایجاد شد؟ به من می گفتند چرا از آن بچه ده ساله ایراد گرفتی، نمی دانم اگر من عیب او را نمی گفتم و مثلا او اول می شد می توانست به صدا و سیما بیاید و برنامه اجرا کند؟ اما از همان برنامه دوستانی آمدند و تحت آموزش قرار گرفتند و اکنون وارد کار شدند، من به عنوان یک معلم باید به دانش آموزانم ایراد کار را بگویم، از همان برنامه اکنون دوستانی هستند که در سطح حرفه ای مشغول کار هستند.
یک نفر آمد بگوید دستت درد نکند؟
کسی آمد بگوید خیابانی دمت گرم که از آن برنامه اکنون چند نفر مشغول کار هستند؟ یونسیان هم اکنون در برنامه نود مشغول کار است و یقینا با استعدادی که او دارد بسیار بیشتر از او خواهیم شنید، مهرداد خمیرگیر بعد از اینکه در بازی های آسیایی اینچئون در شبکه ورزش به اجرای برنامه پرداخت این روزهادر شبکه استانی تبریز مجری گری می کند، عباس قانع نیز هم اکنون از بهترین گزارشگران والیبال و هندبال ما شده است و به اجرای برنامه می پردازد.
کار من گفتن است و کار مردم شنیدن
من نه از انتقاد ناراحت می شود و نه از تعریف مغرور، تمام این ها در کار ماست، کار من درست گفتن است و کار مردم هم درست شنیدن، من می گویم و حق دارم چیزهایی که می خواهم بگویم و مردم نیز گوش می دهند، حتما من ترجیح می دهم با وجدان کاری و رسالتی که دارم حرف بزنم تا مردم گوش دهند، اما گاهی می بینیم صحبت هایی عنوان می شود که کار را از تعریف و انتقاد جدا می کند و به ورطه بی ادبی می اندازد.
همیشه با همکارانم یک تیم هستیم
همه ما خبرنگاران یک تیم هستیم که می توانیم فوتبال را به سرمنزل مقصود برسانیم، من و همکارانم همیشه هوای همدیگر را داشته ایم، مثلا عادل دوست من و برادر کوچکتر من است اما از نظر سواد و دانش از من بزرگتر است مگر می شود من بروم او را اسیر شایعه کنم و یا با نوع رفتارم او را به حاشیه ببرم؟ خب من ترجیح می دهم از عادل حمایت کنم و او هم همینطور.
پسر یک کارمند وزارت کشاورزی هستم و باظرفیت
ما گاهی اوقات از تعدادی قلیل بی ادبی هایی می بینیم که نمی توانیم قبول کنیم اینها نشانه های تمدن 2500 ساله است، ما خوب می دانیم فشار اقتصادی روی مردم است اما بهرحال این موضوعی است که همه را در بر می گیرد، مگر خود من مشکل ندارم؟ مانند بقیه چک و یا بدهی ندارم؟ ما که تافته جدابافته نیستیم ما هم به مانند همه زندگی می کنیم، خدا را شکر نه سرمایه دار هستم و نه آقازاده، پسر یک کارمند وزارت کشاورزی هستم که همیشه سعی کرده ام ظرفیت کافی را داشته باشم.
در پایان می گویم دست آن دوستی که علیه من اخباری اینچنینی منتشر می کند را می بوسم اما می گویم برادر من خبر درست را منتشر کن.
هفته سیزدهم لیگبرتر فوتبال ایران با انجام 3 مسابقه در شهرهای تبریز، مشهد و تهران ادامه یافت و تیم استقلالخوزستان با ادامه بردهای یک بر صفر، دوباره به صدرجدول لیگ بازگشت.
به گزارش "ورزش 1379"، علی دایی سرمربی صبا یکی از مهمترین برندههای هفته بود اگرچه گسترش و استقلالخوزستان هم کمی بالاتر از حد انتظار نتیجه گرفتند. مسابقات هفته سیزدهم با انجام 5 بازی ادامه خواهد یافت و استقلال و ذوبآهن این شانس را دارند تا با موفقیت در مسابقات فردا جایگاه سابق خود را پس بگیرند. در حال حاضر جدول لیگ آرایش عجیبی دارد و تیمهای استقلالخوزستان، استقلال تهران، صبا، ذوبآهن و گسترش فولاد، 5 تیم بالای جدول لیگ هستند.
* در مسابقات فردا 2 دربی تهرانی (نفت ـ پرسپولیس، استقلال ـ سایپا) هفته سیزدهم را به اوج حساسیت خواهند رساند. استقلال به دنبال پس گرفتن صدرجدول از تیم سختکوش عبدالله ویسی است و پرسپولیس برای ادامه روند موفقیتآمیز به میدان میآید. آنها در صورت برد مقابل نفت این شانس را دارند که حتی تا رده چهارم جدول بالا بیایند اگرچه بعید است که این اتفاق در پایان هفته رخ بدهد.
* ذوبآهن در بازی ا ین هفته مقابل تیم خوب پدیده قرار خواهد گرفت که پیروزی شاگردان یحیی آنها را 23 امتیازی میکند که با این امتیازات آنها میتوانند به رده سوم جدول بازگردند. البته بیشک کار خیلی سختی در انتظار ذوبیهاست. اگرچه شاگردان رضا مهاجری با لغو پروازهای مشهد ـ اصفهان با شرایط بدی به این شهر میرسند.
* فولادخوزستان در اوج بحران باید از موقعیت دیدار با استقلال اهواز استفاده کند. آنها در صورت پیروزی در این مسابقه این شانس را دارند که برای اولینبار در لیگ امسال در ردهای بالاتر از پانزدهم قرار بگیرند. با توجه به شکست سیاه جامگان، شاگردان اسکوچیچ در صورت برد جای این تیم را در رده چهاردهم میگیرند.
* تراکتورسازی و ملوان دیگر دربی این هفته را برگزار میکنند. دربی تیمهای نظامی لیگ که تعدادی از بااستعدادترین ستارههای فوتبال ایران را در اختیار دارند. هر دو تیم در هفتههای گذشته در حد انتظار نتیجه نگرفتهاند و یک بازی بسیار دشوار در انتظار شهر انزلی است. تونی اولیویرا که شایعه کنارهگیریاش شدیدتر از قبل شنیده میشود، بیش از حمید استیلی به برد در این بازی احتیاج دارد.
** فردا در همین ساعتها مشغول تحلیل نتایج و صحبت درباره شانس و بدشانسی تیمهای مورد علاقهمان خواهیم بود. در این ساعات، ورزش سه را فراموش نکنید. ما با پوشش زنده مسابقات و حواشی و اخبار هفته سیزدهم لیگ مثل همیشه با شما خواهیم بود.
وحید شمسایی ستاره 40 ساله فوتسال ایران به عنوان بهترین بازیکن سال آسیا در رشته فوتسال برگزیده شد.
به گزارش "ورزش 1379"، شمسایی که به دلیل مصدومیت در این مراسم حضور پیدا نکرده است، علاوه بر کسب جایزه بهترین فوتسالیست سال، جایزه بهترین تیم فوتسال سال آسیا (تاسیسات دریایی) که سرمربی آن است به افتخارات خود اضافه کرد.
شمسایی که از طریق ورزش سه باخبر شده که مرد سال فوتسال آسیاست، در این باره گفت: خوشحالم که برای پنجمین بار این جایزه را می گیرم. البته فوتسال ما بزرگتر از این حرفهاست.
متولد سال 1354 در تهران
6 دوره به عنوان بهترین بازیکن سال آسیا در سالهای 2000، 2001، 2003، 2007، 2008 و 2015
شکست 4-0 رئال مادرید مقابل بارسلونا در ال کلاسیکو باعث خشم رئیس باشگاه رئال مادرید و اخطار شفاهی وی به رافا بنیتس شد.
به گزارش "ورزش 1379"، فلورنتینو پرز از سال 2009 و پس از برکناری پیگرینی و زمانی که با اخراج کردن والدانو خودش عملا مدیر ورزشی باشگاه رئال مادرید شد، همواره پس از اتمام هر دیداری در رختکن حاضر شده و با بازیکنان و مربی تیمش گفتگو می کند. پس از اتمام ال کلاسیکو که با شکست سنگین رئال همراه شد نیز این اتفاق تکرار شد و پرز با حضور در رختکن، از بازیکنان و مربی تیم بخاطر نمایش ضعیف برابر بارسا توضیح خواست.
به ادعای مارکا، پرز که بسیار خشمگین بود ابتدا به برخی ستاره های بزرگ تیمش تاخت و سپس در حضور آنها از بنیتس بخاطر آن شکست توضیح خواست. این اولین اخطار شفاهی پرز به بنیتس بود. او فصل گذشته پس از شکست 4-0 رئال برابر اتلتیکو نیز در رختکن حاضر شده بود و در شرایطی که آنچلوتی در نشست خبری حضور داشت، به فرناندو هیه رو دستیار اول کارلتو تاخته بود.
البته پرز دو روز پس از شکست تلخ برابر بارسلونا، در یک نشست خبری به حمایت از بنیتس پرداخت و عنوان کرد که به کسب موفقیت با او ایمان دارد. پرز که از نمایش بازیکنان تیمش به شدت ناراضی است در اوکراین و پس از اتمام بازی با شاختار در رختکن حاضر نشد و فعلا سعی دارد با بنیتس و بازیکنان رئال مادرید رودررو نشود.
مهاجم استقلال هر چند از نظر آمار گلزنی افت کرده اما همچنان تاثیرگذارترین بازیکن این فصل تیمش محسوب میشود.
به گزارش "ورزش 1379"، شهباززاده اعتقاد دارد دعوت نشدنش به تیمملی آخر دنیا نیست و دوباره برای رسیدن به این موضوع تلاش میکند. گفتوگوی مهاجم نوک استقلال با "ورزش سه" را در ادامه بخوانید.
* از شرایط استقلال شروع کنیم، پیش از شروع فصل فکر میکردی استقلال تا به اینجای لیگ صدرنشین لیگ باشد؟
ما به عنوان کسانی که داریم کار را در زمین انجام میدهیم، هرگز پیشبینی نمیکنیم. ما میرویم طبق برنامهریزیهایی که می شود برای هدفمان تلاش میکنیم. از اول فصل هم غیر از این نبود. خیلی خوب سعی کردیم بهترین کار را انجام بدهیم و خدا را شکر تا اینجا خوب کار کردهایم اما هنوز خیلی از کارهای سختمان باقی مانده است که در ادامه فصل باید آن را انجام بدهیم.
* پس تو فکری میکنی از حالا نمیشود به قهرمانی و گرفتن جام فکر کرد.
کاملا درست است. ما هوادار نیستیم که بخواهیم پیشبینی کنیم یا انتظار داشته باشیم. به عنوان کسانی که کار را پیش میبریم، وظیفهمان این است که پله پله کار را پیش ببریم. مطمئنا تمام تمرکزمان روی بازی بعدی با سایپا است که کار بسیار سختی داریم چراکه آنها تیم بسیار خوبی هستند. تمام تمرکزمان این است که از این مرحله به خوبی عبور کنیم.
* تو در بازی با سایپا برابر تیم سابقت بازی میکنی. برای این بازی هیجان یا استرسی داری یا مثل بازیهای عادی به آن فکر میکنی؟
صددرصد بازی با سایپا یادآور روزهای خوب من است. سایپا تیمی است که من در آن پیشرفت زیادی کردهام و جایی است که این امکان را برایم فراهم کردند که بتوانم در آن پیشرفت کنم. خیلی برایم جالب است که در بازی روز دوشنبه دوستان قدیمیام را میبینم ولی مطمئنا آنها در قالب تیم خودشان و من هم برای استقلال تلاش میکنیم که موفق شویم.
* به سایپا گل بزنی خوشحالی میکنی؟
من پارسال هم به سایپا گل زدهام و البته یک خوشحالی کوچک انجام دادم. مطمئنا اگر اینبار هم به سایپا گل بزنم خوشحالی نخواهم کرد که در مجموعه بزرگ سایپا بیاحترامی تلقی شود.
* تو همچنان از نظر آمار موثرترین بازیکن فصل استقلال هستی اما خیلیها میگویند از نظر گلزنی افت کردهای، دلیل این مساله چیست؟
از نظر گلزنی چیزی نیست که من بخواهم قبول داشته باشم. آمار میگوید که تعداد گلهایم پایین بوده است. اما یک موضوعی وجود دارد که من دوست دارم همه در جریان آن باشند. تیم ما شرایطی دارد که همه در آن گل میزنند. ما تیمی نیستیم که همه برای یک نفر حمله کند ما تیمی حمله میکنیم و در حملههای مختلف هر بازیکنی ممکن است گل بزند. من اصلا از بابت گلزنی نگران نیستیم چون در قالب تیمی داریم بسیار خوب کار میکنیم. مهم این است که مربیها از من راضی هستند و همین که دارم بازی میکنم، همین موضوع را نشان میدهد.
* یادت هست که از بعد از بازی با گسترش فولاد چند موقعیت به دست آوردی که نتوانستی گل بزنی؟
واقعا یادم نیست اما نسبت به تعداد بازیها موقعیتهایی که به دست آوردم بسیار کم بوده است. البته این موضوع برایم مهم نیست و نکته مهمتر موفقیت تیم است. با این حال باز هم میگویم که اصلا نگران نیستم چون به خوبی دارم تمرین میکنم و حتی تمرینات اضافه هم انجام میدهم. ضمن اینکه فکر میکنم در جریان بازی هم تاثیرگذار هستم. وقتی که استقلال میبرد این خودش ثابت میکند که روند تیم مثبت است.
* خیلیها میگویند دلیل اینکه از نظر گلزنی افت کردهای به خاطر دعوت نشدنت به تیمملی است. خودت این موضوع را قبول داری؟
هرگز از دعوت نشدن به تیمملی و حتی از مسائل بالاتر دلسرد نمیشوم. این مسائل اتفاقهایی است که من را مصممتر و محکمتر از گذشته میکند. دلیلی هم ندارد که من بخواهم دلسرد شوم. حالا که به تیمملی دعوت نشدم آخر دنیا نیست بلکه دوباره تلاش میکنم. الان هم دارم بهترین تلاشم را میکنم و از نظر روحی روانی هم هیچ مشکلی ندارم.
* الان فوتبال ایران نسل فوقالعادهای در خط حمله دارد، تو این موضوع را بدشانسی برای خودت میدانی یا خوششانسی؟
هرگز این موضوع را بدشانسی تلقی نمیکنم. به نظر من وجود بازیکنان خوب همیشه انگیزه زیادی را برای رقابت کردن به من میدهد. به همین دلیل هم این نیست که من دلسرد شوم یا نخواهم برای تثبت موقعیتم بجنگم. مطمئن باشید من ول کن تلاش کردن و جنگیدن برای موفقیت استقلال نیستم. باز هم بهترین تلاشم را انجام خواهم داد.
* آن زمانی که از نظر گلزنی آمار بسیار خوبی داشتی، توقع داشتی که به تیمملی دعوت شوی؟
مطمئنا یک مقاطعی دوست داشتم و البته توقع هم داشتم که به تیمملی دعوت شوم ولی همیشه به نظر سرمربی تیمملی احترام گذاشتم. شاید یک لحظه ناراحت شدم ولی باز هم میگویم که این موضوع من را مصممتر کرده است.
* تو همشهری بازیکنان بزرگی مثل علی دایی و البته کریم انصاریفرد هستی، بازیکنانی که هر دو حضور در فوتبال اروپا را تجربه کردهاند. فکر میکنی برای خودت هم این اتفاق پیش میآید؟
این همه مثل سوال اولتان است. فکر کردن که قطعا فکر میکنم اما الان شرایط برای بازیکنان ایرانی برای رفتن به اروپا خیلی سخت شده است. شما میبینید که حتی بازیکنانی که در جامجهانی درخشیدهاند نتوانستند به تیمهای خوب اروپایی بروند. به همین دلیل هم شرایط سخت است اما من در این زمینه هم تلاشم را میکنم و سعی میکنم کارهایی که لازم است را انجام دهم. امیدوارم این اتفاق خوب برای من بیافتد.
* کمی به عقب برگردیم، هنوز هم حرف و حدیث در مورد سیستم استقلال در دربی 81 مورد انتقاد خیلیها هست. قبول داری شاید اگر استقلال کمی رو به جلوتر بازی میکرد، این تیم امروز برنده بازی بود؟
خیلی از دربی گذشته است و خیلی نقدها در مورد این بازی شده که به نظر من خیلی از آنها درست بوده و خیلیها اشتباه. قبول دارم از نظر فنی میتوانستیم بازی را کمی بیشتر حفظ کنیم و برنده شویم. اتفاقا به نظر من موقعیتش را هم داشتیم. اما در چنین بازی مهمی اتفاقهایی میافتد که شاید نشود خیلی آنها را تحلیل کرد. شاید در دقایق آخر اتفاقهایی غالب شد که ما نتوانستیم برنده از زمین خارج شویم و ناخودآگاه عقب کشیدیم. البته بازیکنان جوانی هم در آن لحظات در ترکیب ما بودند. همه آن لحظات میتواند تاثیرگذار باشد.
* در مورد بازی با نفت صحبت کن که در این بازی پراتفاق همه چیز برای استقلال شیرین تمام شد.
به نظر من در بازی با نفت میتوانستیم روز خیلی راحتتری داشته باشیم. ما در 90 دقیقه بازی به جز 5، 6 دقیقه پایانی برتری داشتیم. به نظر من حقمان بود که در 90 دقیقه برنده بازی شویم ولی وقتی در دقایق پایانی گل خوردیم کارمان برای بردن سخت شد چون ما ده نفره بودیم. اما خوشبختانه کار برای ما سخت تمام شد.
* مهدی رحمتی هم که حسابی ناجی تیم شما شد. فکر کنم که این بازی برای او یک روز فراموش نشدنی بود؟
دقیقا همینطور است. در این چند روزه آنقدر در مورد آقامهدی صحبت شده که من فکر میکنم دیگر نیازی به حرف زدن من نباشد. آقا مهدی عملکرد استثنایی داشتند و واقعا نیاز به گفتن من نیست.
* تو که در آن دقایق روی نیمکت حضور داشتی به نظرت مجید صالح شادی عجیبی کرد که آنقدر حاشیه درست شود؟
راستش من بعد از شادی بعد از بازی سریع به رختکن رفتم و ندیدم که چه اتفاقی افتاد فقط صحبتهایی شنیدم اما چون صحنه را ندیدم بهتر است صحبتی نکنم.
علیرضا منصوریان سرمربی نفت معتقد است که بیرانوند فروشی نیست و هیچ مشکلی میان آنها وجود ندارد.
منصوریان به خبرنگار "ورزش 1379"، گفت: همانطور که میدانید که من فصل گذشته در طول روز بیشتر از 8،9 ساعت برای تیمم وقت میگذاشتم. حالا که میبینم نتایج تیم مثبت نشده است. دو برابر روی تیمم وقت میگذارم. تمام مربیان کادر فنی ما چند برابر لیگ پیش وقت و انرژی میگذارند تا مشکلات نفت هر چه سریعتر حل شود.
او ادامه داد: میخواهم قبل از بازی سختی که مقابل پرسپولیس داریم. از تمام اعضای باشگاه، مدیریت، سرپرست، مدیر فنی، شورای عالی ورزش و مخصوصاً بازیکنانم تشکر کنم به خاطر تمام حمایتهایی که از من داشتند
وی افزود: صحبتهای مدیر باشگاه و حمایتهای او بعد از بازی مقابل استقلال خیلی به من انزژی مثبت داد. برای همین همیم خواهم از طریق ورزش سه از مدیریت هیات امنا، شورای عالی ورزش، سرپرست مدیر فنی و بازیکنانم تشکر کنم.
منصوریان در مورد مشکلات مالی نفت، گفت: باید این مساله را بگویم که فصل گذشته درست در همین زمان، نفت با مشکلات مالی روبرو بود ولی با تمام وجود تلاشم را میکنم تا از پرچم نفت دفاع کنم. نفت باشگاهی است که در آن شخصیت مربیگریام شکل گرفت.
او در ادامه با اشاره به ویترین کاریاش، افزود: نفت برای من مثل استقلال است. یعنی ویترین هر دو باشگاه مثل هم است. یعنی همانطور که ویترین بازی من در استقلال شکل گرفت. ویترین مربیگری من هم در نفت شکلگرفته است. یعنی این دو تیم فلسفه بازی و مربیگری من هستند و با تمام وجود برای نفت وقت میگذارم و از صمیم قلب این تیم را نیز دوست دارم.
«از قول علی منصوریان بنویسید بیرانوند فروشی نیست» منصوریان ادامه داد: لطفاً از قول من بنویسید که علی بیرانوند در نفت میماند و او فروشی نیست. این حرف خودش حاوی مطالب زیادی است. من بسیار از او راضی هستم. من با علی قبل از حضور او در اردوی تیم ملی هم رابطه خوبی داشتم. او مثل برادر کوچکتر من است. بیرانوند واقعاً از لحاظ اخلاقی خیلی تغییر کرده، ما نمیتوانیم موفقیتهای نفت را که در فصل گذشته با او و شیخ ویسی رقم خورد را فراموش کنیم. حالا اگر کمی قطار از ریل خارجشده باید تلاش کنیم که به مسیر اصلیاش بازگردد. من به دو دلیل به بیرانوند کمک میکنم اول اینکه شاگرد من است و دوم به خاطر منافع ملی.
سرمربی نفت با توجه به عملکرد هر سه دروازه بان نفت، گفت: من از علی بیرانوند، شیخ ویسی و حتی گلر سوم تیمم هم راضی هستم. احمد گوهری دروازه بان سوم نفت امید آینده فوتبال ایران است و من قول میدهم که در آیندهای نزدیک او را گلری خوب به تیم ملی تحویل دهم.
احمد خلیل می گوید علی کریمی استحقاق این را داشت که به عنوان مرد سال فوتبال آسیا در سال 2004 انتخاب شود.
به گزارش"ورزش 1379"، احمد خلیل بازیکن تیم الاهلی امارات در کنفرانس مطبوعاتی نامزدهای کسب عنوان مرد سال فوتبال آسیا درپاسخ به سوال امیر شجاعی خبرنگار "ورزش سه" درباره اینکه چقدر احتمال دارد باشگاه الاهلی برای بار دوم این جایزه را کسب کند گفت: من امیدوارم اما رقبای سرسختی دارم.
این بازیکن درباره اسطوره الاهلی علی کریمی اینچنین گفت: علی کریمی بازیکن فوق العاده ای بود.زمانی که علی کریمی در الاهلی بود کاملا استحقاق این را داشت تا مرد سال فوتبال آسیا شود و امیدوارم من دومین بازیکن الاهلی شوم که به این مهم دست پیدا می کنم و از این منظر او الگوی من است.
مهاجم تیم الاهلی امارات همچنین گفت: همیشه آرزو داشتم باعلی کریمی بازی کنم اما به دلیل اختلاف سنی که داشتم نمی توانستم به آرزویم برسم.
احمد خلیل همراه با تیم الاهلی تا فینال لیگ قهرمانان آسیا توانسته بود پیش برود اما در فینال تیمشان مغلوب گوانگژو شده بود. ژانگ ژی و عمر عبدالرحمان دیگر رقبای احمد خلیل برای کسب این عنوان هستند، البته شنیده می شود این عنوان به احتمال فراوان به احمد خلیل خواهد رسید.
احمد خلیل علاوه بر کسب مقام نایب قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا، با تیم ملی امارات توانسته بود در جام ملت های آسیا سوم شود. او همچنین سریع ترین گل تاریخ جام ملت های آسیا را برابر بحرین و در ثانیه 14 به ثمر رسانده بود.او در سال 2008 توانسته بود بهترین بازیکن جوان سال آسیا شود و هم اکنون در رقابت های انتخابی جام جهانی پس از سهلاوی 13 گله با 10 گل در جایگاه دوم قرار دارد.
او برای کسب عنوان مردسال آسیا با عمر عبدالرحمن هم وطنش و ژنگ ژی چینی رقابت دارد.
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان اخبار ورزشی روز دنیا و آدرس varzesh1379.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.ممنون